نیست و قوانین آفرینش نیز آنچنان نیست که به اراده آفریدگار آنها، تغییرپذیر نباشد. آنان میگویند: تمام کارهای خارق العاده و شگفتانگیز پیامبران که از چارچوب قوانین طبیعی خارج است، از این راه صورت میگیرد. این طبقه به خود اجازه نمیدهند که کارهای خارق العاده و معجزهها و کرامتهایی که در قرآن و احادیث وارد شده است، یا در تواریخ صحیح و معتبر میخوانند و به بهانه ناسازگاری با موازین طبیعی و قوانین علمی، رد کنند و یا درباره آنها تردید نمایند. اینک ما به دو قسمت از سرگذشت اسرارآمیز و شگفتآور دوران کودکی رسول گرامی اشاره میکنیم. با در نظر گرفتن این بیان، در اینگونه حوادث دیگر جای هیچگونه استبعاد و تردیدی نیست. 1. مورخان، از قول «حلیمه» چنین نقل میکنند: آنگاه که من پرورش نوزاد «آمنه» را متکفل شدم؛ در حضور مادرش، خواستم او را شیر دهم. پستان چپ خود را- که دارای شیر بود- در دهان او نهادم، ولی کودک به پستان راست من بیشتر متمایل بود. اما من از روزی که بچهدار شده بودم، شیری در پستان راست خود ندیده بودم. اصرار نوزاد، مرا بر آن داشت که پستان راست بیشیر خود را در دهانش بگذارم. همان دم که کودک، شروع به مکیدن کرد، رگهای خشک آن پر از شیر شد و این پیشامد موجب تعجب همه حاضران گردید. [1] 2. همو میگوید: از روزی که «محمد» را به خانه خود بردم؛ روز به روز خیر و برکت در خانهام بیشتر شد و دارایی و گلهام فزونتر گردید. [2] به طور مسلم، در این مسائل، داوری افراد مادی و کسانی که از اصول آنان پیروی میکنند، با کسی که پیرو مکتب خداپرستان است، تفاوت دارد. پیروان اصول مادی، چون نمیتوانند این نوع قضایا را از دریچه علوم طبیعی تفسیر کنند؛ فورا میگویند [1]. بحار الانوار، ج 15، ص 345. [2]. مناقب ابن شهر آشوب، ج 1، ص 24.