و به وی نوید داد که من مأمورم به تو فرزند پاکیزهای ببخشم. «مریم» در شگفت ماند و گفت: کسی با من نزدیکی نکرده و زن بدکار نیز نیستم. فرستاده ما گفت: این کار برای خدا آسان است؛ سرانجام به فرمان خدا، نور مسیح، در رحم مادر قرار گرفت و درد زایمان او را به سوی درخت خرما کشانید، او از وضع خود غمگین بود. دستور دادیم که درخت خرما را تکان بدهد تا رطبی تازه فرو ریزد، فرزند او گام به جهان هستی گذاشت و مریم با نوزاد خود به سوی قوم خود آمد. دهان مردم از تعجب بازمانده و سیل اعتراضها به جانب «مریم» سرازیر شد. مریم دستور داشت که به مردم برساند که، سؤالهای خود را از همین کودک بپرسند. آنان گفتند: مگر طفل شیرخوار که در گهواره آرمیده است، میتواند سخن بگوید؟ در این هنگام عیسی لب به سخن گشود و گفت: منم بنده خدا و دارای کتاب و در زمره پیامبران هستم. [1] هرگاه پیروان قرآن و تورات و مسیح، درباره ولادت این دو پیامبر اولو العزم به استواری مطالب یاد شده گواهی میدهند؛ در این صورت نباید درباره مطالب شگفتآوری که درباره میلاد مسعود پیامبر اسلام وارد شده است، تعجب کنند و آنها را سطحی بگیرند. ما در لابهلای کتابهای تاریخی و حدیث چنین میخوانیم: هنگام ولادت آن حضرت، ایوان کسری شکافت و چند کنگره آن فرو ریخت، آتش آتشکده فارس خاموش شد، دریاچه ساوه خشک گردید، بتهای بتخانه مکّه سرنگون شد، نوری از وجود آن حضرت، به سوی آسمان بلند شد که شعاع آن فرسنگها راه را روشن کرد، انوشیروان و موبدان خواب وحشتناکی دیدند، آن حضرت ختنه شده و ناف بریده به دنیا آمد و گفت: اللّه أکبر و الحمد للّه کثیرا سبحان اللّه بکرة و أصیلا. همه این مطالب، در منابع اصیل تواریخ و جوامع حدیث موجود است. [2] [1]. مریم (19) آیات 18- 32. [2]. تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 5؛ بحار الانوار، ج 15، ص 248 و سیره حلبی، ج 1، ص 64.