بود و در سراسر زندگی اجتماعی خود، نقاط روشن و حساسی دارد و چون حوادث دوران زمامداری او با تاریخ اسلام ارتباط تنگاتنگی دارد؛ از این نظر برخی از حوادث زندگی او را بررسی میکنیم. شکی نیست که انسان هر اندازه روح قوی و نیرومندی داشته باشد؛ سرانجام تا حدودی رنگ محیط را به خود میگیرد و عادات و رسوم محیط، در طرز تفکر او اثر میگذارد. ولی گاهی مردانی پیدا میشوند که با کمال شهامت در برابر عوامل محیط، ایستادگی کرده، خود را از هر گونه آلودگی مصون میدارند. قهرمان گفتار ما، یکی از نمونههای کامل این گروه است و در صفحههای زندگی او نقاط روشنی هست. اگر کسی متجاوز از هشتاد سال در میان جمعی زندگی کند که بتپرستی، میگساری، رباخواری، آدمکشی و بدکاری از رسوم پیش پا افتاده آنان باشد، ولی در سراسر عمر خود لب به شراب نزند و مردم را از آدمکشی و میگساری و بدکاری بازدارد و از ازدواج با محارم و طواف با بدن برهنه جدا جلوگیری کند و در راه عمل به نذر و پیمان، تا آخرین نفس پافشاری کند؛ قطعا این مرد از افراد نمونهای خواهد بود که نظیر وی در اجتماعها کمتر یافت میشود. آری، شخصیتی که در وجودش نور نبیّ اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم (بزرگترین رهبر جهانیان) به ودیعت گذاشته شده است، باید شخصی پاک و پیراسته از هر گونه آلودگی باشد. از حکایات، کلمات کوتاه و حکمتآمیز وی چنین استفاده میشود که وی در آن محیط تاریک در شماره مردان موحّد و معتقد به معاد بوده است و پیوسته میگفت: «مرد ستمگر در همین سرای زندگی به سزایش میرسد و اگر اتفاقا عمرش سپری شود و سزای عملش را نبیند، در روز بازپسین به سزای کردارش خواهد رسید». [1] «حرب بن امیّة» از بستگان نزدیک وی بود که جزء شخصیتهای بزرگ قریش به شمار میرفت؛ در همسایگی او یک مرد یهودی زندگی میکرد. اتفاقا این مرد [1]. سیره حلبی، ج 1، ص 4.