responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تخت فولاد اصفهان نویسنده : عقیلی، احمد    جلد : 1  صفحه : 166

او را به تکیه صاحب روضات آورده و در این تکیه مدفون ساخته اند.[1] (رحمهاللّه علیه).

9 - ملّا محراب گیلانی: متوفّی 1217 ق. عالم و عارف وارسته که در تهذیب و محاسبه ی نفس بی نظیر بود. حکمت و عرفان را نزد آقا محمّد بیدآبادی و ملّا اسماعیل خواجویی و سیّد قطب الدین نیریزی کسب نمود. در تصوّف و عرفان استاد بود و ارادتمندانش درباره ی او حکایاتی نقل کرده اند. از جمله آنها ملا محمد تنکابنی مؤلف کتاب قصص العلما است که این حکایت را در مورد ملا محراب نقل می کند که زمانی ملا محراب به زیارت حضرت سیدالشهداءعلیه السلام مشرف شد، بعد از نماز صبح فردی را دید که حکماء صوفیه را لعن می کند. یک تسبیح ملاصدرا را لعن کرد. بعد یک تسبیح ملا محسن فیض کاشانی و بعد یک تسبیح ملا محراب را لعن نمود. ملا محراب از او پرسید که چرا محراب را لعن می کنی؟ گفت: به جهت اینکه او به «وحدت واجب الوجود» قائل است. ملا محراب به او گفت: پس او را لعن کن تا چنین اعتقادی پیدا

نکند(واقعیت ماجرا این بود که آن فرد شنیده بود که صوفیه به وحدت وجود قائلند. ولی او فرق میان «وحدت وجود» و «وحدت واجب الوجود» را درنیافته بود). یک حکایت دیگر در مورد ملا محراب در مورد تعبیرهای خواب وی می باشد. مؤلف قصص العلماء می گوید که پدرم در خواب دید که داخل بهشت شده و از نهر آنجا یک عدد درّ برداشت. پس خواب را برای ملا محراب نقل نمود. ملا محراب خواب را چنین تعبیر نمود که «تو را ازدواج زنی از طایفه سادات مقدّر است، و از آن زن برای تو پسری خواهد شد که از مشاهیر علمای آن عصر و از اولیاء خدا خواهد بود».[2]

وی از جمله حکمایی است که در اصفهان میراث فلسفی ملاصدرا را حفظ کرد و به اخلاف رسانید. از شاگردانش می توان به ملّا حسن نائینی(مدفون در تکیه بابا رکن الدین) اشاره نمود. سنگ قبری بسیار عالمانه دارد که امروز به صورت ایستاده بر مزارش موجود است.

10 - سید محمد روضاتی: فرزند میرزا جعفر. متوفی 1396 ق. عالم فاضل متقی. از بارزترین خصوصیات ایشان یکی توکل و دیگر مهمان دوستی بود. با آنکه عائله ای سنگین داشت، اما حدود پنجاه سال ظهر و شب درِ خانه او به روی همه باز بود. مهمان را عامل خیر و برکت زندگی اش می دانست. نقل است شب آخر عمرش در بستر رو به قبله خوابیده بود. تنی چند از دوستان و



[1] 244. گزی، عبدالکریم، تذکرهالقبور، ص 79 .
[2] 245. قصص العلماء، صص 74 و 75.
نام کتاب : تخت فولاد اصفهان نویسنده : عقیلی، احمد    جلد : 1  صفحه : 166
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست