5)
مرگ غير انتحارى، پس اگر كسى اقدام به خود كشى كرده، آنگاه وصيّت نموده و از دنيا
رفته، چنين شخصى وصيّتش در امور مالى نافذ نيست و در غير آن نافذ مىباشد.
(مسأله
1514) در وصيّت تمليكى و عهدى، اگر شخص وصيّت شده پيش از وصيّت كننده
بميرد، اگر وصيّت كننده از وصيّتش برگردد، وصيّت ساقط مىشود، ولى اگر از وصيّتش
برنگردد، اگر چه به جهت بى اطّلاعى از مرگ او باشد، وصيّت نافذ است و مال به ورثه
آن شخص منتقل مىشود.
احكام
وصى
كسى
را كه وصيّت كننده براى اجراى وصيتهاى خود تعيين مىكند «وصى» ناميده مىشود، چه
يك نفر باشد يا چند نفر.
(مسأله
1515) در وصى چند شرط معتبر است:
1)
بلوغ
(مسأله
1516) در وصى عدالت مورد اعتماد بودن شرط نيست، مگر اينكه متضمّن ولايت بر
كودكان باشد، كه وصيّت كننده نمىتواند كسى را بر كودكان خود مسلّط كند كه به
رعايت كردن مصلحت آنها اعتماد ندارد.
(مسأله
1517) وصيّت كننده مىتواند چند نفر را وصىّ خود قرار دهد، كه به صورت دسته
جمعى به تنفيذ وصاياى او اقدام كنند، به گونهاى كه بدون جلب نظر همه آنها كارى
صورت نگيرد، يا به ترتيب و با رعايت حق تقدّم، و يا هر يك از آنها دروصايت مستقل
باشند، پس هر كدام زودتر اقدام كرد، يا زودتر حضور يافت مقدّم باشد.
(مسأله
1518) اگر وصى در اثر مرگ، ناتوانى و امثال آن از وصى بودن