(مسأله
1465) واقف مىتواند حق توليت و سرپرستى وقف را براى خود يا ديگرى قرار
دهد، چه اين توليت براى بهرهور ساختن موقوفه باشد، يا هزينه كردن در آمد آن، يا
ساختن، تعمير كردن، اصلاح كردن و يا نگهدارى آن باشد. در اينموارد بدون اذن متولّى
كسى حق مداخله در اين امور را ندارد.
(مسأله
1466) قرار دادن توليت براى بيش از يك نفر بنحو مشاركت يا ترتيب ويا مستقل
مانعى ندارد.
(مسأله
1467) واقف مىتواند براى متولّى در مقابل توليتش مبلغى از در آمد موقوفه
را تعيين كند، چه اين مبلغ به مقدار اجرت المثل، يا كمتر و يا بيشتر باشد.
(مسأله
1468) متولى حق ندارد بيش از حق تعيين شده چيزى از در آمد وقف را بردارد،
فقط مىتواند از توليت كنارهگيرى كند.
(مسأله
1469) در وقف عام براى استفاده همگان از عين موقوفه به مقتضاى وقفيّت
نيازى به تعيين متولى نيست، ولى اگر نداشتن متولّى آن را در معرض خرابى و تباهى
قرار دهد، به حاكم شرع رجوع مىكنند.
(مسأله
1470) واجب نيست متولّى عادل باشد، ولى اگر از روى ناتوانى، خود دارى يا
خيانت، مقتضاى توليت خود را انجام ندهد، اگر واقف براى او جايگزين تعيين كرده
باشد، او توليت را بر عهده مىگيرد، در غير اين صورت مانند آن استكه متولّى تعيين
نشده باشد.
(مسأله
1471) در مواردى كه براى تعيين متولى به حاكم شرع رجوع مىشود، حاكم شرع
مىتواند كسى را براى اداره و سرپرستى موقوفه به عنوان وكيل خويش تعيين كند، نه
اينكه كسى را به عنوان متولّى نصب كند، كه ديگر نتواند او را عزلكند و با مرگش نيز
معزول نگردد، مگر اينكه در وقفنامه چنين موضوعى پيش بينى شده باشد.