صلح
قرار دادى است كه به هنگام قصور در قرار دادهاى ديگر بين دو نفر بسته مىشود، تا
آنها بر مشكل خود فايق آيند.
(مسأله
1409) در صلح همانند ديگر عقود لازم است كه طرفين بالغ، عاقل و رشيد
باشند، ورشكسته و يا مجبور نباشد.
(مسأله
1410) در صلح هر لفظ و يا فعلى كه مضمون آن را برساند كافى است.
(مسأله
1411) اگر صلح متضمّن تحريم حلال، تحليل حرام و يا مخالف با يكى از احكام
شرع باشد، منعقد نمىشود.
(مسأله
1412) صلح از عقود لازمه است، مگر اينكه در آن شرط خيار فسخ كنند، در اين
صورت صاحب خيار مىتواند آن را فسخ نمايد.
(مسأله
1413) هر يك از طرفين مصالحه مىتوانند صلح را به جهت تخلّف شرط، تخلّف
وصف يا پديدار شدن عيب فسخ كنند. چنانكه با توافق طرفين نيز مىتوان آن را بهم زد.
(مسأله
1414) به هنگام بروز اختلاف و براى جلوگيرى از درگيرى و جدال مىتوان راه
صلح را پيش گرفت.
(مسأله
1415) اگر ترك تجاوز حرام، يكى از اركان قرار داد صلح باشد، به اين معنى
كه صاحب حق به طرف مقابل چيزى بدهد كه او از شرارت دست بردارد، به او ناسزا نگويد
و بر عليه او در نزد حاكم جاير اقامه دعوا نكند، در اينجا