كردن خود انسان است به آنچه به
مردم مىگويد، به معروفى امر نكند جز اين كه خود به آن عامل باشد و از منكرى نهى
نكند جز اينكه خود ترك نموده باشد، چنين شخصيبا كردار خود بيش از گفتارش در اصلاح
جامعه اثر مىگذارد.
برخى
از محرمات
در
اينجا به شمارش برخى از گناهان كبيرهاى بسنده مىكنيم كه ترك آنها ملاكِ عدالتى
است كه در موارد فراوانى معتبر است.
(مسأله
980) ظاهرا منظور از گناهان كبيره گناهانى است كه براى آنها وعده آتش
داده شده، يا در روايات از گناهان كبيره ياد شده، و يا ثابت شده كه آنها از اين
گناهان مهمتر مىباشند.
(مسأله
981) پس از شرك به خداوند و كفر به آنچه خداوند نازل فرموده، گناهان
كبيره عبارتند از:
1)
يأس و نوميدى از رحمت خداوند، اگر چه در مورد يك امر دنيوى باشد، همانند شفاى
بيمار يا رفع گرفتارى.
2)
در امان بودن از انتقام پروردگار.
3)
عاق والدين شدن و قدر مسلّم از آن بدى كردن به آنهاست، در حدّى كه با صله رحم كردن
به آنها سازگار نباشد و در رديف قطع رحم كردن با آنها باشد، در غير اين صورت عاق
بودن ثابت نمىشود، اگر چه از نظر شرعى خلاف بلكه گاهيحرام باشد.
4)
كشتن مؤمن و يا كسى كه در حكم مؤمن باشد، از ديوانه و كودك، حتى سقط جنين و كمك به
كشتن آن، اگر چه با يك كلمه باشد.
5)
نسبت ناروا به مرد و زن مؤمن دادن، بلكه هر نسبت ناشايست به فرد با ايمانى كه عفيف
و پاكدامن باشد، اگر چه در اين حدّ كه كار ناشايستى در حق او