(مسأله
813) روزههايى كه در كودكى و جنون، وبيهوشى و كفر از انسان فوت شده قضا
ندارد، ولى روزههايى كه به سبب بيمارى، حيض، نفاس، مستى، خواب و غير آنها فوت شده
را بايد قضا كند.
(مسأله
814) روزههايى كه از مرتدّ در ايام ارتداد فوت شده، بنابر احتياط واجب
بايد قضا شود.
(مسأله
815) روزههايى كه يك فرد سنّى در ايّام تسنّن با قصد قربت گرفته، پس از
شيعه شدن قضا ندارد، ولى روزههايى كه از او فوت شده، بايد آنها را قضا كند.
(مسأله
816) كسى كه در ماه رمضان به سبب عذر شرعى اضطرارى، همانند بيمارى، حيض،
نفاس و مسافرت اضطرارى روزهاش را خورده و عذرش تا ماه رمضان آينده باقى مانده و
قدرت بر قضاى آن پيدا نكرده، قضا از او ساقط است و بهجاى آن بايد فديه (يك مُدّ
طعام براى هر روز به فقير) بدهد.
(مسأله
817) زن حاملهاى كه زايمانش نزديك بوده و زن شير دهى كه شيرش كم مىشد و
روزه گرفتن براى آنها ضرر نداشت ولى مشقّت داشت، اگر تا رمضان آينده عذرشان باقى
باشد و نتوانند قضاى آن را بگيرند، بايد كفّاره تأخير بدهند وبنابر احتياط واجب در
سالهاى بعدى روزههايشان را قضا كنند.
(مسأله
818) كسى كه قضاى روزه رمضان بر عهدهاش هست و قدرت بر قضا دارد، بايد در
اثناى سال نسبت به قضاى آنها اقدام كند و اگر سستى كند، تا رمضان بعدى برسد، قضاى
آنها بر گردنش مىماند و بايد كفّاره تأخير نيز بپردازد.
(مسأله
819) كسى كه چندين سال بدون عذر روزه نگرفته، بايد همه آنها را قضا كند و
كفّاره بدهد و براى تأخير در قضا كفّاره تأخير نيز بپردازد.