responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بيان در علوم و مسائل كلى قرآن (فارسي) نویسنده : الخوئي، السيد ابوالقاسم    جلد : 1  صفحه : 205

و نظريه خود قاريان مستند است، زيرا اگر هريك از آن ها به صورت تواتر و قطعى از پيامبر نقل مى شد، ديگر اثبات آن محتاج به دليل و برهان نبود. انتخاب يك قرائت و اعراض از ديگر قرائت ها معنى و مفهومى نداشت.
5- عده اى از بزرگان و دانشمندان كه قسمتى از قرائت هاى معمولى را انكار مى كنند، خود دليل روشنى است بر عدم تواتر قرائات زيرا با بودن تواتر جايى براى نفى و انكار باقى نمى ماند، چنان كه «ابن جرير طبرى» قرائت ابن عامر را انكار مى كند و قسمت زيادى از ديگر قرائت ها را نيز مورد طعن و انتقاد قرار مى دهد. بعضى از علما هم قرائت حمزه را مورد طعن و ايراد قرار داده اند و بعضى ديگر قرائت ابو عمر و پاره اى قرائت ابن كثير را مردود شناخته اند و عده زيادى از دانشمندان اساسا هر قرائتى را كه علت و ريشه آن در لغت عرب پيدا نگردد، انكار نموده و طرفداران آن را به اشتباه و لغزش نسبت داده اند.[1]
در شرح حال حمزه خوانديم كه: احمد بن حنبل (پيشواى حنبلى ها) و يزيد بن هارون و ابن مهدى [2] و ابو بكر عياش و ابن دريد قرائت او را انكار نموده و آن را مردود دانسته اند.
زركشى، نظريه توقيفى و عدم اجتهادى بودن قرائت ها را اختيار نموده، مى گويد: عده اى مانند زمخشرى با ما مخالفت نموده، چنين پنداشته اند كه انتخاب قرائت ها اختيارى مى باشد و با اجتهاد و رأى افراد بليغ و دانشمندان ادب عرب انتخاب مى شود.
زركشى سپس در مقام رد آن ها قرائت حمزه را پيش مى كشد و مى گويد كه: وى كلمه «و الارحام» را با كسره همزه تلفظ نموده است، در صورتى كه صحيح نيست چنان كه از ابو زيد و يعقوب و حضرمى نقل مى كنند كه قرائت حمزه را در آيه (وَما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَ)[3] كه با كسر «يا» خوانده است تخطئه و انكار نموده اند و همچنين قرائت ابو عمر كه در «يغفركم» راء را در لام ادغام نموده است، نادرست مى دانند آنجا كه زجاج مى گويد: اين ادغام يكى از غلطهاى بيّن و آشكار است.[4]

[1] تبيان، تأليف طاهر بن صالح بن احمد جزايرى، طبع چاپخانه المنار، ص 106.
[2] او عبد الرحمن بن مهدى است، در تهذيب التهذيب 6/ 280 مى گويد: احمد بن سنان گفته است كه: از علىّ بن مدينى شنيدم كه مى گفت: عبد الرحمن بن مهدى دانشمندترين مردم بود. خليلى نيز درباره وى گفته است: كه پيشواى مطلق بود. شافعى گفته است: در دنيا براى وى نظير نيافتم.
[3] ابراهيم/ 22.
[4] تبيان، 87.
نام کتاب : بيان در علوم و مسائل كلى قرآن (فارسي) نویسنده : الخوئي، السيد ابوالقاسم    جلد : 1  صفحه : 205
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست