نام کتاب : زيارتگاههاى عراق (معرفى زيارتگاه هاى مشهور در كشور عراق) نویسنده : فقیه بحرالعلوم، محمدمهدی جلد : 2 صفحه : 416
ميانه راه، در بيابانى ترسناك،
به ديرى رسيدند و همراهان سعيد، شب را در دير، سپرى كردند؛ در حالىكه سعيد از
آمدن به خانه مشركان، خوددارى كرد و به كرامت وى، شيرى او را در طول شب محافظت
نمود و اين كرامت، باعث مسلمان شدن راهبان دير شد.[1495]
در
گفتوگويى كه ميان سعيد و حجاج در شعبان سال 95 ه. ق، صورت گرفت، حجاج وى را بهجاى
سعيد بن جبير (به معناى سعادتمند، پسر كامل)، شَقى بن كسير (به معناى بدبخت، پسر
شكسته) خواند و سعيد گفت كه مادرم مرا بهتر مىشناخت كه سعيدم ناميد. حجاج درباره
دو خليفه (ابوبكر و عمر)، از وى پرسيد كه آيا اهل بهشتاند يا جهنم؟! سعيد گفت كه
با وارد شدن به بهشت و جهنم، مىتوانم ساكنان آنها را بشناسم. سپس هنگامى كه حجاج،
نظرش را درباره نيكى و بدى خلفاى چهارگانه خواست، سعيد خود را وكيل و عهدهدار عمل
آنان ندانست و در پاسخ حجاج كه از وى پرسيد كدام را بيشتر دوست دارد؟ پاسخ داد: آن
كس را كه خدا از او خشنودتر است و خداى عالم غيب، مىداند از كداميك خشنودتر است.[1496]
هنگامى كه حجاج دستور اعدام سعيد را صادر كرد و وى را براى اعدام مىبردند، او تبسم كرد و دليل آن را تهوّر و جرأت حجاج در برابر خدا دانست. هنگامى كه او را براى سر بريدن بر زمين انداختند، اين آيه را خواند: (وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ)؛ «من روى خود را به سوى كسى متوجه كردم كه آسمانها و زمين را آفريده». (انعام: 79) حجاج دستور داد تا او را پشت به قبله برگردانند و سعيد خواند: فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ؛ «پس به هر سو، رو كنيد رو به سوى خدا كردهايد». (بقره: 115) پس حجاج دستور داد تا او را بهصورت بر زمين گذارند و سعيد خواند: مِنْها خَلَقْناكُمْ وَ فِيها نُعِيدُكُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُكُمْ تارَةً أُخْرى؛ «ما شما را از آن (زمين) خلق كرديم و به آن بازمىگردانيم و بار ديگر [در قيامت] شما را از آن بيرون مىآوريم» (طه: 55).