نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 3 صفحه : 525
شد و بار ديگر آن خاك شجر گرديد، در چنين موردى كه صورت نوعيه تغيير كرده است، عقلًا و عرفاً شجر ثانى را عين اوّلى نمىگويند، و اگر اختلال در صور غير حقيقيه باشد نه در صورت نوعيه؛ مثل آنكه آجرى را بكوبند و دوباره آجر بسازند، در اينجا هم عقلًا آن آجر اوّلى نيست، بلكه مثل آن است؛ گرچه احتمالًا عرف بگويد كه اين، عين آجر اول است، و قضيه بدن، اولًا از قسم اول است و ثانياً اگر از قسم ثانى هم باشد، قضيه عينيت نبايد به نظر عرف و عاميانه باشد، بلكه نظر عقلى بايد در آن مراعات شود؛ چون ما غير از معادى كه عقلانى و جسمانى باشد و غير از اينكه علاوه بر لذات و تألمات عقلانى، لذات و تألمات جسمانى و حسى هم باشد و عين همان بدن جانى و يا محسن به كيفر و پاداش خود برسد، چيز ديگرى را نمىخواهيم.
پس هر چه اين معنى را برساند، بايد آن را قبول كرد و هر چه غير از اين را برساند، نبايد آن را پذيرفت و آنچه كه از ضروريات اسلام و ملّيين است، و قرآن فرموده، همين است، منتها معانى قرآنى را اشتباهاً بر عقيده عاميه تطبيق نمودهاند؛ ممكن نيست فهم عوام به آنچه ما مىگوييم برسد، گرچه ممكن است معناى ظاهر آيه همين باشد، ولى متوجه موازين بودن، از قدرت فهم عاميانه خارج مىباشد و لذا آن معانى را بر اوهام خود منطبق مىنمايند، قرآن يك كتاب دعوتى است و بيش از اين منظور ندارد كه دعوت كند، اما بيان ماهيت حشر و نشر و بيان حقيقت و ذاتيات عالم قبر و برزخ و قيامت، از وضع كتاب دعوتى خارج است.
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 3 صفحه : 525