نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 3 صفحه : 310
ماده و ماديات مىنمايد؛ چنانكه عقل فعّال اين طور است؟ مگر قائل نيستند كه عالم ماديات، تحت تصرف عقل فعّال است و به مناسبت همين تصرفات در عالم طبيعت، عقل فعّال اثبات شده است؟
و ثالثاً: بنا بر انكارى كه در قوه مصوره دارد مىگويد: البته نمىتوان گفت كه قوه مادىِ عديمة الشعور، چنين موجودى به نام طفل را در رحم تصوير نموده است كه در نظم و نظام و حكمت، اتقن مىباشد، و عقل هم در نظام وجودى آن متحيّر است، پس معلوم است كه آن مربوط به يك موجود ما فوق الطبيعه و از بركات دست قدرت يك موجود مجرد است. صاحب مطارحات فقط از اشكال اول چنين جوابى داده است.
مرحوم آخوند به كلمات صاحب مطارحات اشكال مىكند و مىگويد: اينكه گفتيد قدما به مادى بودن خيال قائلند، نسبت صحيحى نيست؛ زيرا ما در آنجايى كه اثبات خيال كرديم، گفتيم كه قدما به اين حرف- كه آنها مجرد بودن خيال را قبول نكردهاند- تكلم نكردهاند، بلكه آنها هم، خيال را مجرد مىدانند.
ديگر اينكه گفتيد: عيبى ندارد كه نفس مانند عقل فعّال در ماديات تصرف كند، البته اين حرف هم غلط است؛ زيرا تصرف عقل فعّال فقط تصرف فاعلى است ولى خودش منفعل از اينها نيست، به خلاف نفس كه منفعل از قواى خود مىباشد و اگر تصرف در اينها كند، خودش هم از آنها منفعل مىشود.
و اما اينكه صاحب مطارحات روى مذاق خود مىگويد: محل قوا و خود قوا كارهاى نيستند، بلكه اينها نفس مجرد را مستعد مىكنند كه نفس، خودش چيزى را ايجاد نمايد؛ مثلًا رحم چيزى نيست مگر اينكه مجردى را مستعد مىكند كه تصوير در صورت جنين نمايد.
آخوند مىفرمايد: اين قول هم بىمعنى مىباشد؛ چون اگر مراد اين است كه قواى