responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 3  صفحه : 274

بلى، وقتى كه انسان در مدرسه بنشيند خيلى طول و تفصيل مى‌دهد و مى‌گويد:

براى انسان يك قوه عاقله است، و يك قوه ديگر است كه سامعه باشد؛ با قوه عاقله ادراكات عقليه را ادراك مى‌كند و با قوه سامعه مسموعات را ادراك مى‌كند، و انسان قواى پنج‌گانه دارد كه با آنها حسيات را درك مى‌كند، كه به آنها قواى ظاهرى گويند، و داراى قواى باطنى است كه با آنها غير محسوسات را درك مى‌كند.

و بالجمله: اين طور نيست كه دو شنونده يا دو بيننده باشد؛ گوشم شنيد و من شنيدم، چشمم ديد و من ديدم.

و الحاصل: آيا قواى انسان اين طور است مثل ما كه اينجا جمع هستيم، آنها هم آنجا جمع هستند؟ مثل يك مملكت است كه يكى قوه مجريه و يكى قوه قضائيه در دست اوست و يكى ناظر اعمال است و يكى مفتّش كل است كه هر يك شخصيت جداگانه و شغلى دارند كه به ديگرى مربوط نيست، منتها در مثال مذكور فاصله آنها زياد است، تعدد و غيريت معلوم است، ولى قوا داخل يك قفسند و در يك اتاق يعنى بدن قرار گرفته و به يك بدن كوبيده شده‌اند، و اين معنى تفاوت نمى‌كند كه قوا سلولهاى متعدد باشند كه يك قسمت از سلولها مجتمعاً موظف به يك كار باشند و قسمت ديگر كار ديگرى انجام دهند؛ مثلًا يك قسمت موهومات را و يك قسمت معقولات را و يك قسمت مسموعات را و يك قسمت ملموسات را درك كنند، و يا اعضا طورى باشد كه يك عضو فقط ببيند و عضو ديگر فقط بشنود و عضو ديگر بچشد و عضو ديگرى بو كند و هكذا.

استدلال بر تعدد نفس به واسطه تعدد قوا

[1]

جمعى گفته‌اند: [2] براى هر يك از اين اعمال مختلفه، نفسى مستقل و على حده است؛ براى اينكه مثلًا ما نبات را كه مى‌بينيم، در آن سه جهت و فعل‌


[1] اسفار، ج 9، ص 57.

[2] شفا، بخش طبيعيات، ص 363؛ مباحث مشرقيه، ج 2، ص 416.

نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 3  صفحه : 274
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست