نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 3 صفحه : 202
و استخوان كه تدريجاً به تحليل مىرود اگر فرض شود كه كسى آنها را جمع كند و چند من گوشت و استخوان و پوست آنجا بريزد آيا بدن حقيقى اين شخص آن گوشتپارهها است كه در يك ظرف بزرگى جمع شده يا اينكه بدن آن حقيقةً اين است كه فعلًا با آن راه مىرود و مىخورد؟ البته شكى نيست كه آنچه جمع شده حقيقةً ديگر بدن اين نيست؛ چنانكه اگر شما ناخن خود را چيده داخل پاكت جمع كنيد آيا اين ناخن شماست، يا اينكه ناخن شما آن است كه فعلًا به انگشت شما چسبيده و روييده است؟ البته شكى نيست كه ناخن اين است كه فعلًا روييده نه آنكه داخل پاكت است.
بلى آنچه داخل پاكت است روزى ناخن شما بود ولى فعلًا نيست، و همين طور محاسن آن است كه فعلًا در بشره انسان روييده نه آنچه با قيچى زده شده و فعلًا در گوشه حياط است.
بالجمله: آنها كه قائل به معاد هستند نمىدانند كه به معاد قائل نيستند؛ چنانكه بعضى از محدثين به ناچار قائل شدهاند كه در معاد مثل ابدان خلق خواهد شد، و از قرآن دليل آوردهاند كه حق متعال فرموده است: «الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ»[1] اين استدلال از روى ناچارى است و الّا «مِثْلَهُنَّ» دلالت دارد كه زمين و سماوات را خلق فرمود و مثل آنها را هم قادر است خلق كند.
و الحاصل: آن خاكريزهها را اگر جمع كنى و بياورى البته گوشت نيست و اگر از آن گوشت درست شود و بدن انسانى تشكيل يابد، مسلّم است اين همان بدن اوّلى نيست و مثل آن است؛ چون لا اقل اين را قبول خواهند كرد كه اول گوشت نبوده حالا گوشت است، البته اين گوشت غير آن گوشتى است كه قبل از پوسيدن داشته، پس غير آن است، منتها دقت نمىشود.
بيان آنچه كه در بقاى صورت جسميه و معاد جسمانى لازم است
براى اهل تناسخ در اثبات تناسخ شواهد چندى بود كه اگر تناسخ باطل باشد لازمهاش بطلان حشر و بطلان رجعت و بطلان قالب مثالى و عالم برزخ و انكار احياء