نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 68
عدم مقابل يعنى عدمى كه با وجود شىء قابل جمع نيست و عدم مجامع يعنى عدمى كه با وجود شىء قابل جمع است. مقصود از عدم مقابل كه با وجود شىء قابل جمع نيست همان عدم زمانى است. وقتى مىگوييم زيد حادث است، يعنى وجود زيد مسبوق به عدم اوست، يعنى مثلًا بيست سال پيش نبوده و معدوم بوده و بعد از آن موجود شده است. پس وجود زيد مسبوق به عدم خود همين زيد است. به اين عدم، عدم مقابل يا عدم زمانى گويند. همين زيد عدم ديگرى هم دارد و مقصود از آن همان امكان اوست؛ زيرا واقعيت امكان، عدم است و امكان به معناى لا اقتضائيت است كه ممكن- مانند زيد- وجود را از ناحيه علت دريافت مىكند. و چون واقعيت امكان عدم است، پس وجود هر ممكن الوجودى مسبوق به اين عدم است و اين عدم، عدم مجامع است يعنى با وجود شىء منافات ندارد. شىء در حالى كه موجود است ممكن الوجود است، يعنى در حالى كه موجوديت دارد لا اقتضائيت هم دارد و اين دو با هم قابل جمع است.
حادث زمانى موجودى است كه مسبوق به عدم واقعى زمانى است و به واسطه وجودش، عدم سابق منقطع گرديده است، مانند حادثات طبيعيه متغيره كه در هر زمانى حالتى دارند. البته هر حادث زمانى حادث ذاتى هم هست، ولى ضرورت ندارد كه يك حادث ذاتى حادث زمانى هم باشد.
حادث طبيعى موجودى است كه بنا بر حركت جوهرى، هر لحظه و آنى تجدد و تغير يافته و دگرگون مىشود، چنانچه هيولاى عالم طبيعت از بدو پيدايش تا آخرين مرحله كمال، در هر آنى يك صورت نوعيهاى كه مقوم ذات اوست به وى افاضه مىگردد به طورى كه هر صورت بعدى از صورت قبلى كاملتر و داراى كمالات صورت سابق نيز مىباشد.
با بيان حدوث زمانى موجودات طبيعيه در واقع حدوث زمانى عالم طبيعت اثبات مىشود.
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 68