نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 59
بر اين قوه و بر آن تهيؤ دو اعتبار مىتوان نمود: يك اعتبار نسبت به آن شىء مستعد مانند هسته، و يك اعتبار نسبت به مستعد له مانند تنه درخت خرما.
به اعتبار اول به آن استعداد گويند، مثل اينكه گفته مىشود: نطفه مستعد انسانيت است و به اعتبار ثانى به آن امكان استعدادى گويند، چنانچه گفته مىشود: ممكن است انسان در نطفه يافت شود.
به امكان استعدادى، امكان وقوعى نيز گويند؛ چون براى امكان وقوعى دو اصطلاح است: يكى امكان وقوعى بالمعنى الاخص كه مرادف با امكان استعدادى است و ديگرى امكان وقوعى بالمعنى الاعم كه از فرض وقوع شىء محال لازم نيايد.
و امكان وقوعى اخص در ماديات و امكان وقوعى اعم در اعم از ماديات و مجردات است. و در تمام مراحل نظام وجود امكان وقوعى اعم گفته مىشود، از عقل اول گرفته تا مقبض فيض يعنى هيولى كه آخرين نقطه قوس نزولى و آخرين نقطه ختم است. به عبارت ديگر: امكان وقوعى بالمعنى الاعم بر مجردات و بسايط از صادر اول گرفته تا ماديات و هيولى كه آخرين درجه ضعف وجود بوده و در حاشيه وجود است اطلاق مىشود.
و از قدرت حق است كه براى هيولاى اولى كه صرف القوه است استعدادى است كه اوج گرفته و پر بزند و در قوس صعودى به طرف مبدأ پرواز نموده تا حاوى مقام تجرد شود، چنانكه اين قوه صرفه از جماد پر زده و بر بام نبات مىنشيند و از آنجا به درجه حيوانيت و سپس به درجه انسانيت مىرسد و در انسانيت دو طرف و دو بال مادى و مجرد پيدا نموده و مىتواند با اين دو بال از اينجا هم پريده و بر كنگره صرف التجرد نشيند. شايد معناى «قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى»[1] اين باشد. و بيان اينكه چرا از اين دو حركت نزولى و صعودى به قوسين نزولى و صعودى تعبير نمودهاند در محل ديگرى است.