responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 43

معناى ظاهرى حدوث نزد متكلمين عبارت از وجود بعد العدم است. [1] و گويند: اين وجود بعد العدم، مناط احتياج ممكن به علت است. و در صورتى كه شى‌ء قديم بوده و سلسله عمرش ازلًا ابتدا نداشته باشد، وجود بعد العدم نيست تا محتاج بوده و ممكن گردد.

و الحاصل: متكلمين در باب علت و معلول ظاهراً چيزهايى قائلند؛ مثلًا اول علت دست بسته بنشيند و معلول هم در گوشه ديگر بخوابد و بعد يك آلت و حامل اثر از ناحيه علت نقل اثر نموده و فعل و انفعالى محقق گردد. غافل از اينكه عين الروابط و تعلقات و اشعّات و ظلال به تبع ذى ظلّ مى‌تواند باشد؛ چرا كه پرتو علت در ذيل علت است.

خلاصه طبق نظر ايشان حدوث- كه در حقيقت وجود بعد العدم است- موجب احتياج است.

سؤال مى‌كنيم: آيا عدم كه همان هيچ است در اين معنى دخيل است يا به انضمام وجود، مناط حاجت است؟ چگونه مى‌شود هيچ انضمام پيدا نموده و صاحب دخل گردد؟

و يا وجود در حال تقيد به عدم سابق مقصود است؟ عدم خودش چيست تا وجود به لحاظ تقيد به آن، چيزى باشد و حال آنكه تقيد، تنها صرف امر اعتبارى است. آيا چنين اعتبارى مى‌تواند مناط حاجت و فقر باشد؟

و اگر مراد اين باشد كه مناط همان وجود است، عدم و تقيد وجود به عدم دخلى ندارد، قبول مى‌كنيم؛ و لكن ديگر اين معناى حدوث نيست، بلكه اين همان سخن ماست كه امكان در وجودات به معناى عين التعلق و الربط بودن است و تمديد التعلق يؤكّد الافتقار و يؤكّد الحاجة.

سپس مرحوم حاجى بر اين مطلب استدلالى مى‌كند به اين بيان كه: معناى حدوث، وجود بعد العدم است به طورى كه هم وجود از مرتبه ذات ممكن بيگانه و هم عدم از


[1] رجوع كنيد به: شرح مواقف، ج 3، ص 2- 6؛ شرح مقاصد، ج 2، ص 7؛ كشف المراد، ص 57.

نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 43
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست