responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 270

بى‌نياز بودن وحدت و كثرت از تعريف حقيقى‌

به خاطر اينكه ادعاى استغناى وحدت از تعريف حقيقى، مبرهن گردد گفته مى‌شود كه: لازم است مدرِك با مدرَك سنخيت داشته باشد تا ادراك صورت پذيرد.

مدرَكات بر سه قسم است، يعنى موجودات عالم سه نحوه است: موجودات عالم طبيعت و موجودات عالم عقل و موجودات عالم برزخ و ميانه، يعنى ميان عالم شهود و عالم غيب. پس مدرَكات طبيعى بايد هم‌سنخ عالم طبيعت و مدرَكات غيبى هم‌سنخ عالم عقل و مدرَكات برزخى هم‌سنخ عالم برزخ باشد.

اگر نفس كه «فى وحدتها كل القوى» است در همان مرتبه شامخه تجرد ذاتى باقى بماند، هر گز براى او درك موجودات عالم طبيعت رخ نخواهد داد. لذا بايد از آن مرتبه غيبت تنزل نموده، يك نحوه شهادتى به خود بگيرد و با موجودات عالم طبيعت، وحدت حاصل نمايد و در اين وجودات طبيعى ظاهر گردد تا جمال اشياء به طور شهادت، مشهود وى گردد.

و الحاصل مدرِك با مدرَك بايد سنخيت داشته باشد، آنچه از محسوسات به حس لمس است، هر گز نمى‌تواند قوه باصره او را درك كند، بلكه آنچه از محسوسات به حس لمس است، نفس بايد در مظاهر اين احساس مثلًا اعصاب، منبسط گشته و در رگها گسترده گردد، تا درك آن صورت پذيرد. نفس در اين فاعليت، از مقام شامخ خود تنزل نموده و اصل خود را فراموش كرده، و يكى از موجودات عالم طبيعت شده و در جلوه اين موجودات، با آنها اظهار سنخيت و آشنايى نموده است و در حين تنزل در

نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 270
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست