نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 252
كه فعلًا بذر و هسته است، ملاحظه نماييم كه در آن يك قوهاى است كه قابليت و استعداد دارد كه بعد از مدتى كه زير خاك دفن شد، صورت نخليه و شجريه به خود بگيرد. البته اين قوهاى كه فعلًا در بذر است قابل آن نيست كه بگوييم با صورت شجريه متحد است، بلكه بالنسبه به او قوه است و او نيست و بعد از آنكه زير خاك رفت و زمانى از آن گذشت و سير مراتب و طى كمالات نمود، صورت شجريه مىشود و صورت شجريهاى كه فعلًا هست عين آن قوه است، يعنى ديگر آن قوه تمام شد و صورت شجريه شد و وراى نخل فعلًا چيزى نيست.
بلى در مقام تعليم اگر بخواهيم براى كسى تقريب نماييم تا اشاره باشد به اينكه يك چيزى بوده كه صورت شجريه شده، به اعتبار عقلى آن ماده را منحاز از اين صورت نموده و آن را از اين شجريت نزع نموده و يك جنس و فصلى و يك ماده و صورتى به متعلم، تعليم مىنماييم، و لكن در واقع يك چيز بسيط است. چنانكه فعلًا اگر اين شجر را ملاحظه كنيم كه قابليت دارد خاكستر گردد، ديگر در اين نظر چيزى كه بالقوه قابل خاكستر بودن باشد و صورت شجريت غير از آن باشد، نداريم. بلكه اين شجر سر تا پا بتمامه يك چيز است كه قابليت و قوه خاكستر شدن را داراست.
و بالجمله: در متن واقع حق با قائلين به اتحاد به معناى اول است، الّا اينكه تعبير آنها به ماده و صورت، به واسطه اين است كه ماده قبل از تلبس به صورت و عينيت با آن بوده است، يعنى زمانى بوده كه ماده با غير اين صورت عينيت داشته، بعداً با اين صورت عينيت پيدا كرده است و باز ممكن است از آن صورت تجريد گشته و صورت بماند و ماده فاسد شود. به اين مناسبت يكى را ماده و يكى را صورت مىگويند در حالى كه فعلًا عينيت دارند.
و اما اتحاد به معناى ثانى كه در حقيقت تفصيل بين انضمام و اتحاد است كه به يك نظر؛ يعنى بالنظر الى متن الواقع اتحاد و عينيت است و به يك نظر انضمام است؛ يعنى در مقام تعليم و تعلم براى يك شىء دو هويت اعتبار كرده تا وجه تسهيل تعليم حاصل گردد.
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 252