نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 200
است نه در خارج و چون ذكر كرديم كه ماهيت موجود است، در اين مقام بايد در كيفيت وجود آن، كه به چه نحو موجود است سخن گفت. لذا مقدمةً عرضه مىداريم:
وجوداتى كه در عالم ملاحظه مىشود داراى اقسامى است:
يك قسم آن است كه مفهوم وجود از حاقّ ذات او بدون جهت تعليليه و بدون جهت تقييديه انتزاع مىشود و اين وجود، ذات حق سبحانه و تعالى است كه اين مفهوم از حاقّ ذات اقدس او كه صرف الوجود است و در هر مرحلهاى كه وجود مقدس او فرض شود، منتزع است. و اين مفهوم با در نظر داشتن عدم علت براى او انتزاع مىشود؛ چون وجود اقدس او معلول علتى نيست. و همچنين مفهوم موجود با در نظر داشتن انتفاء تمام قيود انتزاع مىگردد؛ زيرا براى وجود اقدس او جهت تقييدى نبوده و فرض عدم موجوديت در او، فرضى محال و غلط است. و الحاصل: اين مفهوم در متن واقع از حاقّ وجود اقدس حق منتزع است.
و يك قسم ديگر: وجودات خاصه و محدوده است كه مفهوم موجود از حاق ذات آنها انتزاع مىشود، ولى چون آنها معلول علتى بوده و فيض وجود آنها از علت است؛ گرچه فرض شود كه از ازل همراه علت بودهاند، در مرتبه علت وجود نداشتهاند. لذا در آن مرحله و با نظر به علت، مفهوم موجود از آنها انتزاع نمىشود؛ گرچه در مرتبه خود آنها اگر به حاقّ وجودشان نظر شود، مفهوم وجود از حاقّ وجود آنها انتزاع مىشود.
و همچنين بعضى موجودات، مفهومِ موجود از حاقّ ذات آنها انتزاع نمىشود، بلكه در انتزاع مفهوم از آنها علاوه بر جهت تعليليه، جهت تقييديه هم لازم است، مانند ماهيات كه تا وجود به آنها ضميمه نشود مفهوم موجود از آنها انتزاع نمىگردد و اگر بخواهيم اين معنى كاملًا روشن شود مثالى ذكر مىنماييم:
شمس از خود نور داشته و علت انوار است، ولى خودش معلول علتى نيست. و على هذا اگر اصل نور را كه كره شمس است ملاحظه كنيم مىبينيم از آنجا نورى منبسط است كه امكنه را فرا گرفته و يك نورى هم هست كه از جمال اين اجسام نورانى مشاهده مىكنيم.
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 200