ذكر نمودهام، ولى تشريح مرده غير مسلمان جايز است، و ديه ندارد، چه اهل ذمه باشد يا نباشد.
مسأله 2879- اگر ممكن باشد تشريح غيرمسلمان، جايز نيست تشريح مسلمان، براى ياد گرفتن مطالب طبى اگرچه متوقف باشد حفظ جان مسلمانى يا عدهاى از مسلمانان بر تشريح، و اگر با امكان تشريح غيرمسلمان تشريح مسلمان كنند معصيت كار، و بر آنها ديه است.
مسأله 2880- اگر توقف داشته باشد حفظ جان مسلمانى يا عدهاى از مسلمانان بر تشريح، و امكان نداشته باشد تشريح غير مسلمان، جايز است تشريح مسلمان، و اما براى يادگرفتن بدون آنكه زندگى مسلمانى موقوف برآن باشد، جايز نيست و موجب ديه است.
مسأله 2881- در موردى كه حفظ جان مسلمانان موقوف بر تشريح مسلمان است بعيد نيست ديه نداشته باشد گرچه احتياط در ديه است.
مسأله 2882- اگر حفظ جان مسلمانى موقوف باشد بر پيوند عضوى از اعضاى ميت مسلمانى، جايز است قطع آن عضو، و پيوند آن، و بعيد نيست ديه داشته باشد، و آيا ديه بر قطع كننده است يا بر مريض، محل اشكال است، لكن مىتواند طبيب با مريض قرار دهد كه او ديه را بدهد و اگر حفظ عضوى از مسلمان موقوف باشد بر قطع عضو ميت، در اين صورت بعيد نيست جايز نباشد و اگر قطع كند ديه دارد، لكن اگر ميت در حال زندگى اجازه داد ظاهراً ديه ندارد، لكن جواز شرعى آن، محل اشكال است و اگر خود او اجازه نداد، اولياى او بعد از مرگش نمىتوانند اجازه بدهند و ديه از قطعكننده ساقط نمىشود، و معصيتكار است.
مسأله 2883- قطع عضو ميت غيرمسلمان براى پيوند، حرام نيست و ديه ندارد، لكن اگر پيوند كرد، اشكال واقع مىشود در نجاست آن و ميته بودن آن براى نماز، اگر ميته انسانى در نماز اشكال داشته باشد، بنابراين اشكال در ميته مسلمان نيز هست، و اشكال نجاست اگر قبل از غسل قطع نمايند نيز هست، لكن مىتوان گفت كه اگر عضو ميت پس از پيوند، حيات پيدا كند، از عضويت ميت مىافتد و به عضويت زنده در مىآيد. و نجس و ميته نيست بلكه اگر عضو حيوان نجسالعين نيز پيوند شود، و زنده به زندگى انسان شود از عضويت حيوان خارج و به عضويت انسان در مىآيد.