و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگرچه پدر و مادر رضاعى او باشند. چهارم: بچههايى كه از آن زن به دنيا آمدهاند، يا به دنيا مىآيند. پنجم: بچههاى اولاد آن زن هرچه پايين روند، چه از اولاد او به دنيا آمده، يا اولاد او آن بچهها را شير داده باشند. ششم:
خواهر و برادر آن زن اگرچه رضاعى باشند. يعنى بواسطه شيرخوردن، با آن زن خواهر و برادر شده باشند. هفتم: عمو و عمه آن زن اگرچه رضاعى باشند. هشتم:
دايى و خاله آن زن اگرچه رضاعى باشند. نهم: اولاد شوهر آن زن كه شير مال آن شوهر است، هرچه پايين روند، اگرچه اولاد رضاعى او باشند. دهم: پدر و مادر شوهر آن زن كه شير مال آن شوهر است، هر چه بالا روند. يازدهم: خواهر و برادر شوهرى كه شير مال اوست اگرچه خواهر و برادر رضاعى او باشند. دوازدهم: عمو و عمه و دايى و خاله شوهرى كه شير مال اوست هر چه بالا روند، اگرچه رضاعى باشند. و نيز عدّه ديگرى هم كه در مسائل بعد گفته مىشود، بواسطه شير دادن محرم مىشوند.
مسأله 2465- اگر زنى بچهاى را با شرايطى كه در مسأله 2474 گفته مىشود شير دهد، پدر آن بچه نمىتواند با دخترهايى كه از آن زن به دنيا آمدهاند ازدواج كند.
و نيز نمىتواند دخترهاى شوهرى را كه شير مال او است براى خود عقد نمايد، بلكه احتياط واجب آن است كه دخترهاى رضاعى او را هم براى خود عقد ننمايد ولى جايز است با دخترهاى رضاعى آن زن ازدواج كند. اگرچه احتياط مستحب آن است كه با آنان ازدواج نكند، و نگاه محرمانه يعنى نگاهى كه انسان مىتواند به محرمهاى خود كند به آنان ننمايد.
مسأله 2466- اگر زنى بچهاى را با شرايطى كه در مسأله 2474 گفته مىشود شير دهد، شوهر آن زن كه صاحب شير است به خواهرهاى آن بچه محرم نمىشود، ولى احتياط مستحب آن است كه با آنان ازدواج ننمايد، و نيز خويشان شوهر به خواهر و برادر آن بچه محرم نمىشوند.
مسأله 2467- اگر زنى بچهاى را شير دهد، به برادرهاى آن بچه محرم نمىشود.
و نيز خويشان آن زن به برادر و خواهر بچهاى كه شير خورده محرم نمىشوند.