مسأله 2447- مسلمانى كه منكر خدا يا پيغمبر شود، يا حكم ضرورى دين يعنى حكمى را كه مسلمانان جزء دين اسلام مىدانند مثل واجب بودن نماز و روزه انكار كند، در صورتى كه منكر شدن آن حكم، به انكار خدا يا پيغمبر برگردد مرتد است.
مسأله 2448- اگر زن پيش از آن كه شوهرش با او نزديكى كند بطورى كه در مسأله پيش گفته شد مرتدّ شود، عقد او باطل مىگردد ولى اگر بعد از نزديكى مرتدّ شود بايد به دستورى كه در احكام طلاق گفته خواهد شد عدّه نگهدارد، پس اگر در بين عدّه، مسلمان شود عقد باقى و اگر تا آخر عدّه مرتد بماند عقد باطل است.
مسأله 2449- كسى كه پدر يا مادرش در موقع بسته شدن نطفه او مسلمان بودهاند، چنانچه بعد از بالغ شدن اظهار اسلام كند، اگر مرتد شود زنش بر او حرام مىشود و بايد به مقدارى كه در احكام طلاق گفته مىشود عدّه وفات نگهدارد.
مسأله 2450- مردى كه از پدر و مادر غير مسلمان بدنيا آمده و مسلمان شده اگر پيش از نزديكى با عيالش مرتد شود، عقد او باطل مىگردد، و اگر بعد از نزديكى مرتد شود، زن او بايد به مقدارى كه در احكام طلاق گفته مىشود عدّه نگهدارد، پس اگر پيش از تمام شدن عدّه، شوهر او مسلمان شود عقد باقى وگرنه باطل است.
مسأله 2451- اگر زن در عقد با مرد شرط كند كه او را از شهرى بيرون نبرد و مرد هم قبول كند، نبايد زن را از آن شهر بيرون ببرد.
مسأله 2452- اگر زن انسان از شوهر ديگرش دخترى داشته باشد، انسان مىتواند آن دختر را براى پسر خود كه از آن زن نيست عقد كند و نيز اگر دخترى را براى پسر خود عقد كند مىتواند با مادر آن دختر ازدواج نمايد.
مسأله 2453- اگر زنى از زنا آبستن شود، جايز نيست بچهاش را سقط كند.
مسأله 2454- اگر كسى با زنى كه شوهر ندارد و در عدّه كسى هم نيست زنا كند، چنانچه بعد او را عقد كند و بچهاى از آنان پيدا شود، در صورتى كه ندانند از نطفه حلال است يا حرام، آن بچه حلالزاده است.
مسأله 2455- اگر مرد نداند كه زن در عده است و با او ازدواج كند، چنانچه زن هم نداند و بچهاى از آنان به دنيا آيد، حلالزاده است و شرعاً فرزند هر دو مىباشد ولى اگر زن مىدانسته كه در عدّه است شرعاً بچه، فرزند پدر است، و در هر دو صورت عقد آنان باطل است و به يكديگر حرام مىباشند.