مسأله 2390- اگر زنى را براى خود عقد كند، دائمه باشد، يا صيغه تا وقتى كه آن زن در عقد او است نمىتواند با خواهر آن زن ازدواج نمايد.
مسأله 2391- اگر زن خود را به ترتيبى كه در كتاب طلاق گفته مىشود طلاق رجعى دهد، در بين عده نمىتواند خواهر او را عقد نمايد، بلكه در عده طلاق بائن هم كه بعداً بيان مىشود، احتياط مستحب آن است كه از ازدواج با خواهر او خوددارى نمايد.
مسأله 2392- انسان نمىتواند بدون اجازه زن خود با خواهرزاده و برادرزاده او ازدواج كند ولى اگر بدون اجازه زنش آنان را عقد نمايد و بعداً زن بگويد به آن عقد راضى هستم اشكال ندارد.
مسأله 2393- اگر زن بفهمد شوهرش برادرزاده يا خواهرزاده او را عقد كرده و حرفىنزد، چنانچه بعداً رضايت ندهد عقد آنان باطل است، بلكه اگر ازحرف نزدنش معلوم باشد كه باطناً راضى بوده احتياط واجب آن است كه شوهرش از برادرزاده او جدا شود مگر آن كه اجازه دهد.
مسأله 2394- اگر انسان پيش از آن كه دختر عمه يا دختر خاله خود را بگيرد با مادر آنان زنا كند، ديگر نمىتواند با آنان ازدواج نمايد.
مسأله 2395- اگر با دختر عمه يا دختر خاله خود ازدواج نمايد و پيش از آن كه با آنان نزديكى كند با مادرشان زنا نمايد عقد آنان اشكال ندارد.
مسأله 2396- اگر با زنى غير از عمه و خاله خود زنا كند، احتياط واجب آن است كه با دختر او ازدواج نكند، ولى اگر زنى را عقد نمايد و با او نزديكى كند بعد با مادر او زنا كند، آن زن بر او حرام نمىشود، و همچنين است اگر پيش از آن كه با او نزديكى كند با مادر او زنا نمايد، ولى در اين صورت احتياط مستحب آن است كه از آن زن جدا شود.
مسأله 2397- زن مسلمان نمىتواند به عقد كافر درآيد، مرد مسلمان هم نمىتواند با زنهاى كافره غير كتابيه به طور دائم ازدواج كند و به احتياط واجب ازدواج دائم با زنهاى كافره اهل كتاب نيز جايز نيست ولى صيغه كردن زنهاى اهل كتاب مانند يهود و نصارى مانعى ندارد.