ششم: آن كه ما بين روى زمين يا ساختمان كه آفتاب به آن مىتابد با داخل آن، هوا يا جسم پاك ديگرى فاصله نباشد.
مسأله 192- آفتاب حصير نجس را پاك مىكند و همچنين درخت و گياه به واسطه آفتاب پاك مىشود.
مسأله 193- اگر آفتاب به زمين نجس بتابد، بعد انسان شك كند كه زمين موقع تابيدن آفتاب تر بوده يا نه، يا ترى آن بواسطه آفتاب خشك شده يا نه، آن زمين نجس است، و همچنين است اگر شك كند كه پيش از تابش آفتاب، عين نجاست از آن برطرف شده يا نه، يا شك كند كه چيزى مانع تابش آفتاب بوده يا نه.
مسأله 194- اگر آفتاب به يك طرف ديوار نجس بتابد، طرفى كه آفتاب به آن نتابيده پاك نمىشود، ولى اگر ديوار به قدرى نازك باشد كه بواسطه تابش به يك طرف، طرف ديگرش هم خشك شود پاك مىگردد.
4- اسْتِحاله
مسأله 195- اگر جنس چيز نجس به طورى عوض شود كه به صورت چيز پاكى درآيد پاك مىشود، و مىگويند استحاله شده است. مثل آنكه چوب نجس بسوزد و خاكستر گردد. يا سگ در نمكزار فرو رود و نمك شود، ولى اگر جنس آن عوض نشود مثل آن كه گندم نجس را آرد كنند يا نان بپزند پاك نمىشود.
مسأله 196- كوزه گِلى و مانند آن كه از گِل نجس ساخته شده نجس است، و بايد از ذغالى كه از چوب نجس درست شده اجتناب نمايند.
مسأله 197- چيز نجسى كه معلوم نيست استحاله شده يا نه نجس است.
مسأله 198- اگر شراب بخودى خود يا بواسطه آن كه چيزى مثل سركه و نمك در آن ريختهاند سركه شود پاك مىگردد.
مسأله 199- شرابى كه از انگور نجس درست كنند، به سركه شدن پاك نمىشود، بلكه اگر نجاستى هم از خارج به شراب برسد احتياط واجب آنست كه بعد از سركه شدن از آن اجتناب نمايند.
مسأله 200- سركهاى كه از انگور و كشمش و خرماى نجس درست كنند نجس است.