نام کتاب : ترجمه تحرير الوسيلة (نشر آثار) نویسنده : خمینی، سید روح الله جلد : 2 صفحه : 548
مسأله 34- اگر او را بر قتل اكراه كند قود بر مباشر است- در صورتى كه بالغ عاقل باشد- نه بر اكراهكننده؛ اگر چه او را بر قتل ترسانده و تهديد كرده باشد. و آمر به قتل، به زندان ابد مىافتد تا بميرد. و اگر مكره، ديوانه يا بچه غير مميز باشد قصاص بر آمر اكراهكننده است. و اگر شخصى به بچه مميزى امر كند تا كسى را بكشد پس بچه مميز او را به قتل برساند بر هيچ يك از آنها قود نيست و ديه بر عاقله بچه است. و اگر او را اكراه به آن نمايد آيا بر مردى كه اكراه كرده است قود مىباشد يا زندان ابد؟ احوط دومى است.
مسأله 35- اگر بالغ عاقلى به ديگرى بگويد: «مرا بكش وگرنه تو را مىكشم» براى آن ديگرى قتل او جايز نيست و حرمت قتل از بين نمىرود، ليكن اگر بعد از آنكه از او اطاعت نكرد به او حمله نمايد تا او را بكشد براى اين شخص به عنوان دفاع، جايز بلكه واجب است او را بكشد و چيزى بر او نمىباشد. و اگر به مجرد وعيد دادن او، او را بكشد گناهكار است و آيا قود بر او مىباشد؟ در آن اشكال است؛ اگر چه ارجح عدم آن مىباشد، چنان كه عدم ديه هم بعيد نيست.
مسأله 36- اگر بگويد: «خودت را بكش» چنانچه مأمور، عاقل مميز باشد چيزى بر آمر نمىباشد، بلكه ظاهر آن است كه اگر او را بر آن اكراه نمايد نيز چنين است. و احتمال دارد كه به زندان ابد بيفتد؛ زيرا اكراه نموده است در جايى كه صدق اكراه كند، مثل اينكه بگويد:
«خودت را بكش وگرنه به بدترين كشتن تو را مىكشم».
مسأله 37- اكراه به كمتر از نفس صحيح است؛ پس اگر به او بگويد: «دست اين را قطع كن وگرنه تو را مىكشم» حق دارد آن را قطع كند و بر او قصاصى نيست، بلكه قصاص بر اكراهكننده است. و اگر بدون اكراه به او امر كند پس او دست را قطع نمايد قصاص بر شخص مباشر قطع است. و اگر او را بر قطع يكى از دو دست اكراه كند پس او يكى از آنها را اختيار كند، يا بر قطع دست يكى از دو مرد اكراه كند پس او يكى از آنها را اختيار نمايد، چيزى بر او نيست و قصاص بر مكرِه دستور دهنده است.
مسأله 38- اگر او را به بالا رفتن از بلندى اكراه كند پس پايش بلغزد و بيفتد و بميرد ظاهر آن است كه ديه بر او باشد نه قصاص، بلكه ظاهراً حكم همين است
نام کتاب : ترجمه تحرير الوسيلة (نشر آثار) نویسنده : خمینی، سید روح الله جلد : 2 صفحه : 548