نام کتاب : مصباح الهداية إلى الخلافة والولاية نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 0 صفحه : 16
در احديت و شهود المجمل مفصلا در واحديت و تعين ثانى، غيرى با او نيست و از مظهر امكانى در مقام و موطن بى نشانى نشانى نتوان ديد.
خلاصه كلام و لب لباب مرام آن كه در مقام «كنز مخفى»، كه كلمه مباركه كنت كنزا كنايه از آن است، از مطلق غيريت عين و اثرى نيست. و حقيقت وجود كه همان حقيقت عشق باشد كه گاهى به ظهور معشوقى متعين و گاهى به صورت عاشقى جلوه نمايد، در مقام غيب منزه از تعين معشوقى و عاشقى است. بلكه عشق صرف است كه از قيد اطلاق و تقييد منزه است. و در آن مقام، عاشق در جمال معشوق فانى، و هر دو در حقيقت عشق مندك و مستجنند، و از تعين خبرى نيست كه تعالى العشق عن همم الرجال.
قوله تعالى: فأحببت أن أعرف اشاره است به ظهور حب و عشق و تعين آن به ظهور ذاتى ذات للذات و شهود خود به شهود ذاتى، كه از آن تعبير به «كمال ذاتى» نمودهاند. و به مقتضاى من أحب ذاته أحب آثاره، تجلى ذاتى و كمال ذاتى ملازم است با ظهور ذات در كسوت اسماء و صفات و سريان عشق و حب به سريان و ظهور ذاتى «بشرط لا» از تعينات امكانى، كه حكما از آن به «تمام هويت واجب» تعبير نمودهاند؛ و برخى از ارباب ذوق از آن به ظهور حقيقت عشق در جلوه معشوقى ملازم با تجلى به جلوه عاشقى، و ظهور و سريان هويت مطلقه حب در كسوت ممكنات عبارت كردهاند؛ و نيز از آن به «كمال استجلاء» تعبير كردهاند. ظهور در كسوت اسماء در مقام واحديت را نيز «كمال جلاء» ناميدهاند.
حقيقت وجود از باب اشتمال بر جميع اسماء و صفات و تعين هر اسمى به عين ثابت امكانى، در مقام تجلى به اسماء حسنى در هر مظهرى جلوهگر و سارى يا ظاهر است، كه
«در صورت هر چه گشت موجود
بنمود جمال خويش ظاهر»
نام کتاب : مصباح الهداية إلى الخلافة والولاية نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 0 صفحه : 16