و از اين حديث معلوم شد كه رسيدن به خيرات و سعادات، بىقطع علاقه از دنيا و زهد در آن ميسّر نشود، و تعلّق به دنيا و رغبت به آن، اصل اصول شقاوت و احتجاب است. و نيز معلوم شود كه زهد مفتاح باب خيرات است، و چنانچه سابق بر اين ذكر شد، خود زهد مقصود بالذات نيست، چنانچه مفتاح، خود مقصود بالذات نيست، بلكه براى فتح باب است. پس فتح بابِ سعادت و معرفت با زهد شود.
پس از آن، حضرت صادق- عليه السلام- خود به طور اختصار، اوّل درجه زهد و اوّل درجه خيرات را بيان فرمود، و از حضرت رسول- صلّى اللَّه عليه و آله- نقل فرمود كه حلاوت و شيرينى ايمان را كسى نمىيابد، مگر با زهد و عدم مبالات به امثال مأكولات اين دنيا، و تا از منزل حيوانى و بطن و فرج نگذرد، به مقام روحانى و منزل انسانى نخواهد رسيد.
ما اكنون كه در درجه حيوانات و منزل بهائم هستيم، از حقيقت ايمان بلكه اسلام، جز اسمى و حرفى نمىدانيم از اين معنى، حلاوت و شيرينى ايمان را نمىفهميم. تا قلب ذائقه پيدا نكند، چشيدن حلاوت براى آن ميسور [نيست]؛ و تا در منزل حيوانيت است، قلبى نيست تا ذائقه [اى] داشته باشد.
[1] حفص بن غياث گفت: از امام صادق- عليه السلام- شنيدم كه ميفرمود: تمام خير در خانهاى قرار داده شده، و كليد آن، زهد در دنيا است. سپس فرمود: پيامبر خدا- صلّى اللَّه عليه و آله- فرمودند: انسان شيرينى ايمان را نمىيابد مگر آنكه باكى نداشته كه چه كسى دنيا را خورده است. سپس امام صادق- عليه السلام- فرمود: حرام است بر قلبهاى شما كه شيرينى ايمان را بشناسد مگر آنكه در دنيا زهد بورزد.
(وسائل الشيعة، ج 16، ص 12، باب 62 از أبواب جهاد النفس، ح 5).