نورانى مجرد از علايق جسمانى، و اوّل مخلوق از روحانيين است و تعيُّنِ اوّلِ فيض مقدس و مشيّت مطلقه است و كينونت عذبيّه ماء است
لَوْ عَلِمَ النّاسُ كَيْفَ ابْتِداءُ الْخَلْقِ ما اخْتَلَفَ اثْنانِ، إنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَبْلَ أنْ يَخْلُقَ الْخَلْقَ قالَ: كُنْ ماءً عَذْباً أخْلُقْ مِنْكَ جَنَّتي وَ أهْلَ طاعَتي ... [1] و نور نبىِّ خَتمى در عالم تخليق و ابداع است.
و انكار آن موجب و مستلزم انكار بسيارى از ضروريات عقل و دين است؛ از قبيل تصوّر اشرف از واجب تعالى در نظام وجود، و تحديد واجب- جلَّت قُدرته- و تجسيم آن ذات مقدس، و راه يافتن جهل و عجز و بُخل در آن ساحت قدس و امثال آن، كه تعديدش موجب تطويل است؛ فضلًا از بحث و تحقيقش. گرچه آنان كه منكر آنند از بزرگان محدّثين [2]، توجه به توالى فاسده و لوازم باطله آن نداشتهاند؛ زيرا كه اين از لوازم خفيّهاى است كه با ممارست در علوم حقيقيه توحيد و تجريد ظاهر شود، و اهل حديث و ظاهر از آن ذاهل و غافل بودند، لهذا در دامن قدس و طهارت آنها نقصى وارد نشود؛ زيرا كه گمان نمودهاند كه قول به عالم عقلى و مجرّد، مستلزم نفى حدوث عالم است؛ با آن كه بعضى از محققين و اكابر بزرگ [3]، تشمير ذيل تحقيق فرموده و اثبات حدوث زمانى عالم نموده، به طورى كه منافى با قواعد توحيد و تنزيه و تقديس حق- جلّ و علا- نباشد. و ما-
[1] اين تعبير مُتَّخذ از حديث امام باقر (عليه السلام) است كه فرمودند:
حضرت امام باقر عليه السلام فرمودند: اگر مردم مىدانستند كيفيّت شروع خلقت را هيچ دو نفرى با هم اختلاف نمىداشتند. همانا خداوند عز و جل قبل از اينكه مخلوقات را بيافريند فرمود: آب گوارا باش تا از تو بهشت و اهل اطاعتم را خلق كنم. (اصول كافى، ج 2، ص 5، باب 2، ح 1).
[2] گويا مراد، علّامه مجلسى (ره) است در: مرآة العقول، ج 1، ص 27 و 66؛ بحار الأنوار، ج 61، كتاب السماء و العالَم، ص 104.
[3] الاسفار الاربعه، ج 5، الفن الخامس، فصل 131، ص 205.