است [1]- اين عمل را بكند؛ اميد هست خداوند از او دستگيرى كند. و البته در هر حال، از نقص و عجز خود و از رحمت و قدرت حق، غافل نباشد، و دست حاجت پيش ذات مقدّس او دراز كند و از آن ذات مقدّس دستگيرى طلب كند؛ اميد است كه اگر مدتى اشتغال به اين عمل پيدا كند، نفس به توحيد عادت كند، و نور توحيد در قلب جلوه كند. و البته از شرايط عامه ذكر، نبايد غفلت شود و ما بيشتر شرايط قرائت قرآن- كه شرايط ذكر نيز هست- در كتاب «آداب الصّلاة» مذكور داشتيم [2]، گرچه خود از آن استفاده نبرديم؛ ولى از حضرت مولاى متّقيان مروىّ است كه فرموده:
«انْظُرْ إلى ما قالَ، وَ لا تَنْظُرْ إلى مَنْ قالَ».
و اگر در شب و روز چند دقيقهاى به حسب اقبال قلب و توجه آن- يعنى به مقدارى كه قلب حاضر است- نفس را محاسبه كند در تحصيل نور ايمان، و از آن مطالبه نور ايمان كند، و آثار ايمان را از آن جستجو كند، خيلى زودتر به نتيجه مىرسد، ان شاء اللَّه.
عزيزا! ممكن است در اول امر، انس با اين معانى براى نفس مشكل باشد و شيطان و وساوس نفسانيّه نيز به اشكال آن بيفزايد و انسان را از تحصيل اين احوال مأيوس كند و به انسان سلوك راه آخرت و سلوك الى اللَّه را بزرگ و مشكل نمايش دهد، و بگويد: اين معانى مال بزرگان است و به ما ربطى ندارد؛ بلكه گاهى شود كه اگر بتواند انسان را از آن متنفر كند و با هر اسمى شده از آن منصرف كند؛ ولى انسان حق طلب بايد استعاذه حقيقيه از مكايد آن پليد كند و به
[1] مراجعه شود به: اصول كافى، ج 2، ص 375، باب مَن قالَ لا إلهَ إلّا اللّهُ، ح 1 و 2؛ توحيد صدوق، ص 18.
[3] امير المؤمنين علىّ بن أبى طالب (عليهما السلام) فرمودند: به آنچه كه گفته شده نظر افكنيد و نگاه كنيد، نه به آنكه [آن سخن را] گفته است. (تصنيف غرر الحكم، ص 58، رقم 612).