سخنرانى [در جمع دانشجويان مقيم خارج درباره غير قانونى بودن سلطنت پهلوى]
زمان: 30 آبان 1357/ 20 ذى الحجه 1398
مكان: پاريس، نوفل لوشاتو
موضوع: چگونگى به قدرت رسيدن دودمان پهلوى و غير قانونى بودن آن
حضار: دانشجويان مقيم خارج
اعوذ باللَّه من الشيطان الرجيم
بسم اللَّه الرحمن الرحيم
رژيم شاه و قانون اساسى
راجع به اين مطلبى كه ما مىخواهيم و ملت خواست كه آن اصل اول كه ملت مىگويند كه ما رژيم پهلوى را نمىخواهيم، ما شاه را نمىخواهيم، اين سلسله پهلوى را نفى مىكنند، اينها تشبثاتى كردند و دست و پاهايى هم دارند مىكنند. در زمان آن نخست وزير جلوترى [1] تعبيرش اين بود كه مردم چون شعار بر خلاف قانون اساسى مىدادند از اين جهت مردم را كشتند! مقصودش اين بود كه مردم مىگفتند كه مرگ بر شاه، ما شاه را نمىخواهيم، و اين خلاف قانون اساسى بود! خوب، اول يك جهت را بايد بگوييم، بعد هم يك بررسى بكنيم ببينيم خلاف قانون بوده يا نه.
يك جهت اينكه خوب حالا اگر يك كسى شعار بر خلاف قانون اساسى داد، او بايد به مسلسل بسته بشود و كشته بشود؟ يا خوب قوانين دارد. يك كسى بر خلاف قانون اساسى- فرض كنيد كه- مخالفتى كرد، روى قوانين بايد [مجازات] بشود. و ثانياً ببينيم، [و] بررسى در اين موضوع [بكنيم] كه ملت بر خلاف قانون اساسى شعار مىداده يا شاه بر خلاف قانون اساسى شاه بوده است؟ اگر شاهى بود كه- حالا روى قوانين اساسى ما بحث مىكنيم- اگر شاهى بود، يك سلسلهاى بود كه به حَسَب قانون اساسى اين سلسله روى كار آمده بود كه قانون اساسى اين است كه ملت بايد يك كسى را رأى بدهند تا