responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحيفه امام نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 5  صفحه : 545

سعادت. ما بايد اين گردن كلفتها را با زنجير بكشيم طرف سعادت. ما مى‌خواهيم شما آقا باشيد، شما مى‌گوييد مى‌خواهيم نوكر باشيم! ما مى‌گوييم شما بايد خودتان كشور خودتان را اداره بكنيد، خودتان لشكر خودتان را اداره بكنيد، منافع مملكتْ مال خودتان باشد، ذخاير مملكت براى اين بيچاره‌هايى باشد كه در زاغه‌ها نشسته‌اند، شماها راضى نمى‌شويد. راضى نيستيد كه خودتان هم آدم بشويد! ما مى‌خواهيم شما را آدم كنيم، شما آدم نمى‌خواهيد بشويد.

رژيم شاه، رژيم ادعا!

... از اول ما مبتلاى به ادعاها بوديم. زمانى كه محمد رضا خان بود اينجا ادعاها پشت سر هم! راديو فرياد مى‌كرد و تلويزيون نمايش مى‌داد و مطبوعات دنبالش. و هر وقت آدم روزنامه را باز مى‌كرد، اولش اعليحضرت آريامهر چه فرمودند، والا حضرت چه فرمودند، ملكه چه فرمود، شهبانو چه فرموده؛ هر وقت راديو را باز مى‌كرديم همين حرف بود؛ هر كس صحبت مى‌خواست بكند بايد همين حرفها را بزند. خودشان هم دائماً از اين حرفها مى‌زدند كه مملكت را ما چه وضع كرديم، ما به «تمدن بزرگ» مى‌خواهيم برسانيم، ما چه مى‌خواهيم بكنيم، ما چه مى‌خواهيم بكنيم. وقتى فوتش كردند و رفت! فهميديم كه هيچ كارى نكرد؛ هيچ غلطى نكرده. شما دست روى هر يك از مظاهر تمدن بگذاريد، خراب است و اين [شاه‌] خرابش كرد. يادتان نرود محمد رضا را؛ همه بدبختيهاى شما مال اين خبيث بود. اين را يادتان نرود؛ ذكرش كنيد. اين طور نيست كه حالايى كه از ايران خارج شده، حالا شما ديگر بگوييد گذشت، ديگر حرفش را نزنيد؛ خير اين بايد ذكرش زنده بماند تا آن وقتى كه خودش و اربابش و ديگران رفتند، آن وقت كه مدفون شدند؛ ديگر بعد از دفنش ما كارى نداريم!

سقوط شاه و پابرجايى ايران‌

تا حالا صحبت از شاهنشاهى و مردم ايران [بود كه‌] ملت ايران شاهدوستند! از اول اصلًا شاهدوستند! بدون شاه اصلًا زندگى نمى‌توانند بكنند! حالا ما بدون شاهيم؛ چرا

نام کتاب : صحيفه امام نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 5  صفحه : 545
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست