- باز هم همان را تكرار مىكنم كه وقتى كه صلاح ديدم و رفتنم در آنجا اصلح بود، خواهم رفت.
[ما اطلاعاتى داريم كه اعتصاب غذا در بعضى از پادگانها و در بعضى از واحدهاى نظامى صورت گرفته. آيا فكر مىكنيد كه اين علامت اين است كه ارتش شروع كرده به برگشتن به طرف شما؟]
- ما اميدواريم كه ارتش به تمام اقشارش برگردد؛ البته قشرهايى از او رو به ملتند. لكن صلاح ارتش اين است كه همه برگردند به آغوش ملت، و با شاهى كه كنار رفت و ديگر برگشت ندارد، هيچ تماسى نداشته باشند؛ و توهّم نكنند كه بايد به شاه وفادار باشند. شاهى كه به ملت آنها خيانت كرد و اين همه جنايات به برادران آنها وارد كرد و ارتش را به صورت يك وابسته درآورد و اقتصاد ملت ما را فلج كرد و زراعت ملت ما را از بين برد، اين شاه قابل اين نيست كه به او توجه بشود؛ و ارتش بايد ارتش ملت باشد. و ما ارتش را از خودمان مىدانيم و اگر چند نفرى در آنها خيانتكارند حسابشان از سايرين خارج است. و ما اميدواريم كه همه آنها به آغوش ملت برگردند. و از آنها ما پذيرايى خواهيم كرد.
[براى مدتها شما رفتن شاه را خواستهايد. حال كه او رفته، مىخواهيد كه دوستان شما در ايران قدرت را به دست بگيرند؛ به چه نوعى؟ به صورت قانونى يا به صورت فشار افكار عمومى- با اين تظاهراتى كه دارند؟]
- فشار افكار عمومى همان قانون است. سلطنت در ايران به آراى مردم به خيال آنها آمده است و حال آنكه از اول هم نيامده بود. قانون ما اين است كه سلطنت بايد با آراى عمومى مستقر بشود و الآن آراى عمومى خلع كرده است او را، بلكه مكرر اعلام خلع او را كرده. بنا بر اين ما همان فشار افكار عمومى- كه قانون واقعاً همان است- بايد قدرت را به دست بگيريم و حكومت را مستقر كنيم.
[طبيعتاً در چنين شرايطى سؤالات زيادى طرح مىشود و از جمله آنكه مىگويند كه شما آيت اللَّهها در ايران به همان اندازه كه شاه ثروتمند است ثروت داريد و احياناً از كشورهاى مختلف كمك مىگيريد. اين پشتيبانى از كشورهاى مختلف از كجاست؟ و بعضىها هم مىگويند كه به قدرت رسيدن شما