او بترسد كه ما طرفدار او هستيم نه اين بترسد كه ... ما نه طرفدار اين طرفى هستيم نه طرفدار آن طرفى.
دخالت شوروى ممكن نيست
حالا تبليغات شروع شده كه اين نهضتى كه هست شوروىها دخالت دارند! شوروى كيست كه دخالت [كند؟] [خنده حضار] به ما چكار دارد او؟ داخل مملكت يك كسى را نمىتواند او دخالت بكند. يك شوروى مىگويد همه بگوييد كه اسلام، اسلام؟! او با اسلام مخالف است، چطور همچو حرفى مىزند؟ بىعقلى است اين حرفها. يك طايفهاى كه همه ايستادهاند مىگويند ما حكومت اسلامى مىخواهيم، هيچ چيز ديگر نمىخواهيم جز حكومت اسلامى، اين را بايد گفت كه كفار به اينها گفتهاند كه شما اسلام را بخواهيد؟! نه اوست و نه او- هيچ كدام. خودمان مىخواهيم اين كارها را؛ مردم حالا مىگويند خودمان مىخواهيم اين كارها را اداره كنيم.
اصلاح جوانان و توجه به اسلام
و بعد از اينكه يك همچو چيزى توجه كرديد به آن، ما شما جوانها را لازم داريم، در صورتى كه اصلاح كنيد خودتان را. كوشش كنيد براى اينكه خودتان را اصلاح كنيد. كوشش كنيد براى اينكه خائن بار نياييد. آن كسى كه مىرود توى، مثلًا بازار اينها، توى فروشگاههاى اينها، خداى نخواسته كسِ مُعْوَجى است يك چيزى برمىدارد به منطق اينكه اينها از ما خوردهاند، اين خائن است. اين به درد مملكت ما نمىخورد. خودتان را اصلاح كنيد. آن كسى كه كارش را با خدا درست نكند نمىتواند در خلق، مردم را اداره كند. بايد كارتان را با خدا درست بكنيد تا بتوانيد. ما جوانهايمان را لازم داريم كه تربيت بشوند به تربيت انسانى، يعنى تربيت اسلامى. انسان بار بيايند نه يك كسى كه هر چه شد شد! ديگر هر چه؛ هر چه بار آمد، شهوت و نمىدانم هر چه. ما يك مملكتى مىخواهيم كه مملكت انسانى اسلامى [باشد]. اسلامى يعنى انسانى؛ قرآن كتاب انسانسازى است، اسلام مكتب انسانسازى است- انسان را به همه ابعادى كه دارد. اگر يك كسى مكتب