آسايش از همه كرده، سلب آزادى از همه كرده، مطبوعات را سلب آزادى كرده، فرهنگ را عقب زده، مصالح مسلمين را به كفار داده است، به اجانب داده است، اموال مسلمين را تاراج كرده، و كسانى كه همراه او بودند و رفقايش بودند تاراج كردند، حالا تازه آمده است به مردم رو مىكند، به علما رو مىكند، كه مراجع عظام و علماى اعلام! من معذرت مىخواهم و من اشتباه كردم! و بياييد بسازيد و بياييد با من همراهى كنيد! يا به ساير مردم دست دراز كرده؛ كه ...! معنا ندارد يك همچو مطلبى. اصلًا غلط است اين. معذرت خواستن حتى در درگاه خداى تبارك و تعالى كه ارحم الراحمين است شرايط دارد. اگر يك كسى به مردم تعدى كرد و مال مردم را برد يا خورد يا ظلم به مردم كرد، مردم را زجر كرد، حبس كرد، از اين كارهايى كه اينها كردهاند و مىكنند، حالا بيايد بگويد خدايا من توبه كردم [مىگويند] غلط كردى توبه كردى! توبه وقتى است كه تمام آن كارهايى كه تا حالا انجام دادى جبران بكنى. بعد از اينكه جبران كردى آن كارها را آن وقت بگويى توبه كردم، خوب يك مسئلهاى است. اما اين همه كارها كه كرد هيچ؟! ده سال اشخاص محترم را در حبس نگه داشت، كمتر، بيشتر، هزاران نفر را در حبسها آن طور زجر كردند، پاها را اره كردند، سوزاندند، آن همه فضاحت را درآوردند، حالا بيايد بگويد كه من توبه كردم، و ما هم بگوييم كه خوب، بسيار خوب، هيچ ديگر! آقا توبه كردند و توبه هم مقبول است! كجا توبه مقبول است؟ بايد اينها را جبران بكند تا توبه را خدا بپذيرد و توبه باشد. [اگر] ما فرض مىكنيم كه ايشان صادق هم باشند در اين حرف و نخواهند كه مردم را بازى بدهند.
فريبكارى شاه در اظهار توبه
و حال آنكه مطلب اينها نيست؛ اين حرفهايى كه اين آدم زده است، همان وقتى كه زده شاهد بر خلافش هست! براى اينكه همان وقتى كه آمده است و ايستاده است و گفته است كه من معذرت مىخواهم، من اشتباه كردم و از اين به بعد اشتباه نمىشود، همان وقت مشغول شده حكومت نظامى را، دولت نظامى را روى كار آورد و مردم را آن طور