در خود ايران هست، تبليغاتى هست مِنْ جمله راجع به اقليتهاى مذهبى كه اينها تبليغ كردهاند به اينكه اگر يك حكومت اسلامى پيدا بشود، يهوديها را چه خواهند كرد، نصارا را چه خواهند كرد، زرتشتيها را چه خواهند كرد، اينها را خواهند قتل عام كرد، چه! اين حرف بسيار غلط است. و حكومت اسلامى اگر چنانچه ان شاء اللَّه برپا بشود، ما اين يهوديها هم كه از ايران رفتند و بازىشان دادند و رفتند به اسرائيل، و الآن گرفتارند در آنجا، با دست اين يهوديها و اسرائيليهايى كه از امريكا آمدهاند يا از دولتهاى ديگر رفتهاند آنجا، اين دستههاى يهودى كه اينها آنجا بردند و اينها هم به خيالاتى رفتند آنجا، الآن آن طورى كه مىگويند بسيار در سختى هستند، ما اگر ان شاء اللَّه يك دولت عادلى تأسيس شد، آنها را دعوت مىكنيم؛ يهوديهايى كه مملكتشان ايران بوده است دعوت مىكنيم كه به وطن خودشان برگردند و با آنها كمال خوش رفتارى را دولت اسلامى مىكند. اسلام نيامده است كه بشر را تحت مضيقه قرار بدهد. اسلام يك قوانينى است كه تمام اقشار بشر را براى آن احترامات قائل است. البته يك استثناهايى هست كه آنهايى كه شلوغ كارند، آنهايى كه خرابكارند، براى آنها هيچ كس يك- عرض مىكنم كه- تساهلى قائل نيست؛ و اما مثل يهود كه اهل ذمه هستند، و تمام اهل كتاب- نصارا، زرتشتيها- همه اينها در مملكت اسلامى با- عرض مىكنم كه- رفاه و با احترام، آنجا توقف مىكنند. و اينكه گفته شده است كه اگر يك حكومت اسلامى تأسيس بشود، چه خواهد شد و چه خواهد شد، اينها تبليغاتى است كه براى نگهدارى شاه و براى به هم زدن اين نهضت اين تبليغات مىشود و اين تبليغاتْ غلط است.
حكومت اسلامى مخالف تجدد نيست
يا مثلًا تبليغ شده است به اينكه اگر حكومت اسلامى تأسيس بشود، ديگر تمام اين مؤسسههايى كه بوى تجدد از آنها مىآيد، اينها همه به كنار بايد بروند. حتى در آن اوايل امر يكوقت شاه گفته بود كه اين روحانيون مىگويند كه ما اصلًا سوار طياره و اتومبيل نمىشويم، ما مىخواهيم سوار الاغ بشويم! مىخواهيم مثل زمان سابق كه سوار الاغ