براى اين مملكت، براى حالش، براى آيندهاش، نگذاريد اين بيخود از دست برود و هيچى دستتان نيايد- خوب چند سال مىخواهيد نفت ايران را بخوريد و هيچى ندهيد، بس نشده؟- اگر ما يك همچو حرفى بزنيم كه مردم اعتصاب كنند، كه شركت نفت اعتصاب كند، كارمندان شركت نفت اعتصاب كنند، به اعتصابشان ادامه بدهند كه اين ثروت خداداد ملت از دست ملت نرود و هيچى به جيبش نيايد، اين يك حرف غير منطقى است؟! چون به شما مىرسد از اين جهت ديگر حقوق بشر معنا ندارد؟! چون نفت به شماها مىرسد و عوضش هم نمىدهيد، به جاى اينكه بدهيد عوضش را در مملكت ما پايگاه درست مىكنيد در مقابل شوروى؛ اگر ما بگوييم اين اعتصاب صحيح است، مقدس است اين اعتصاب، واجب است اين اعتصاب، اين حرف غير منطقى است يا شمايى كه مىگوييد كه نگوييد اين حرفها را؟! مبادا يك حرفى بزنيد كه نفتها نيايد توى جيب ما! شما ميزان دارد حرفتان يا ما ميزان دارد حرفمان؟ ما يك حرف صحيحى [مىزنيم] كه همه عقلا قبول مىكنند، كه يك ثروتى است مال خودمان و شما داريد مجان مىبريد؛ پولْ شما نمىدهيد به ما. شما مىبريد اين را، اسلحه مىدهيد كه براى خودتان پايگاه درست كند اينجا! يك نوكر اينجا گذاشتيد براى اين كار. اين بىميزان است اين حرف؟!
دعوت از كاركنان شركت نفت براى اعتصاب
از قرارى كه بعض علماى قم رفتند به آبادان و آنجا بررسى كردند، اين ششصد هزار بشكهاى كه خارج مىشود، آن طور گفته شده است كه اينها به اسرائيل فرستاده مىشود. يك مقدار از اينها اعتصاب نكردند، و ششصد هزار بشكه در مقابل ده ميليونى- كه پيشتر مىگويند- يا نه ميليونى كه خارج مىشده، اين خارج مىشود. آنها را بازى دادند به اينكه اين براى اداره خود مملكت است! اين براى خودمان است! آن بيچارهها هم مشغول شدهاند. حالا معلوم شده است- از قرارى كه مىگويند- معلوم شده است كه اين به اسرائيل مىرود. اگر ما بگوييم كه جايز نيست بر اين مردمى كه اعتصاب ديگران را به آن