responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحيفه امام نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 5  صفحه : 248

مى‌گويد بى‌ميزان است؟ ميزانْ حقوق بشرى است كه حقوق بشر مى‌گويد كه همه افراد يك ملتى آزادند در اينكه عقايد خودشان را بگويند، در اينكه سرنوشت خودشان را خودشان تعيين بكنند؛ مردم ايران اين را مى‌گويند، شما خلاف اين را مى‌گوييد، كدام يكى مطابق ميزان است؟ كدامِ ما بى‌ميزان صحبت مى‌كنيم؟! شما مى‌گوييد كه شماها مردم را به كشتن داديد! معاويه هم همين حرف را مى‌زد، منتها او حرفش منطقى تر از شما بود. معاويه هم مى‌گفت كه حضرت امير او [1] را فرستاده جنگ، وقتى فرستاد جنگ ما كشتيمش؛ پس او كشته است. مثل اينكه يك مظلومى توى راه بيايد و داد بزند از ظلم يك كسى، او بكشدش و بعد بگويد نه، اين مظلوم خودش خودكشى كرده براى اينكه خوب چرا داد كرد؟! مردم ايران چرا فرياد مى‌زنند؟! بگذار هر چه توسرى دارند بخورند و فرياد نكنند! آقاى كارتر اين را مى‌فرمايند كه هر چه توى سرتان زدند، هر كارى كردند اينها، شما حرف نزنيد براى اينكه اگر حرف بزنيد كشته مى‌شويد! پس خودتان، خودتان را به كشتن داديد! اين صحيح است كه يك ملتى سى ميليونى، سى و چند ميليونى كتك بخورد، خيانت ببيند، جنايت ببيند، سلب آزاديها را ببيند، اختناقها را ببيند، اگر صدايش درآمد كه آقا چرا توى سر من مى‌زنى، مى‌كشند او را؟! پس اين تقصير خودش است كه مى‌گويد چرا! اين منطق آقا است!

ما منطق و ميزان داريم نه كارتر!

اگر ما گفتيم اين نفتها، اين نفتهايى را كه اينها دارند بيرون مى‌دهند از اين مملكت، اينها منفعتش به خود ملت نمى‌رسد، پس اعتصاب كنيد نگذاريد اين نفتها برود، اگر ما گفتيم نفتها را نگذاريد، يعنى تأييد كرديم اعتصاب آنها را، خودشان اعتصاب كردند ما هم تأييد كرديم، حالا هم تأييد مى‌كنيم، اگر ما شركت نفت را و كارمندان نفت را تأييد كرديم به اينكه اين نفتى كه ذخيره است براى نسلهاى آتيه و ذخيره‌اى است و مالى است‌


[1] عمار ياسر.

نام کتاب : صحيفه امام نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 5  صفحه : 248
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست