باشد، بايد مركز تربيت باشد، بايد اين جوانهاى ما را چنان كند كه مستقل بشوند، آزادمنش بشوند، بتوانند مملكت خودشان را [اداره كنند]؟ يا راديوتان را تا باز مىكنند يا رقص توى آن هست و غِنا در آن هست- كه بچههاى ما خراب مىشوند- و يا تعريف از «آريامهر [1]» مىشود!
ما با مظاهر عقبماندگى مخالفيم
يك چيزى بياوريد [كه] ما ببينيم شما يك تربيت و تعليم صحيح داريد. خوب، نداريد شما. ما با راديويى كه فاسد كند بچههايمان را مخالفيم، نه با راديو مخالف باشيم. راديو را دست ما بدهيد كه ما اداره بكنيم، ما خيلى هم با آن موافقيم، ما راديو را بهتر از شما اداره مىكنيم. شما تلويزيون داريد؛ ولى عكسهايى كه لا بد در آن نشان داده مىشود كه گفته مىشود در آن نمىدانم عكسهايى است كه جوانهاى ما را ضايع دارد مىكند. يك نسلى را دارند خراب مىكنند. ما با اين مخالفيم، نه با مظاهر تمدن. ما با مظاهر عقبماندگى مخالفيم.
مخالفت روحانيون با شاه و غارتگران است
اينها مىخواهند ما را عقب نگه دارند، ما با اين مخالفيم. روحانيين اگر مخالفند، با اين چيزها مخالفند. كدام روحانى گفته است كه اگر راديو حرف صحيح بزند، اگر تعليمات صحيح بدهد، ما با آن مخالف هستيم؟ كدام روحانى گفته است كه اگر تلويزيون تعليمات صحيح بكند و رشد بدهد ملتمان را، ما مخالفيم؟ با اين چيزهايى كه دست اينها افتاده است، مخالفيم. ما با اين سردمدارهايى كه مملكت ما را دارند ضايع مىكنند مخالفيم، ما با اين شاه مخالفيم، ما با اين و پدرش مخالفيم كه پدر اين ملت را درآوردند. تمام منافع شما را الآن اينها از بين دارند مىبرند و بردند.
آينده نامعلوم ايران، بدون نفت
نفت نداريد بعد از چند وقت ديگر، به اين طورى كه دارند مىفروشند. زراعت را هم
[1] لقبى كه در مجلس سنا، در سال 1346 ه. ش. به شاه دادند.