سؤال: [در تحليل شما از وضعيت فعلى و تحول آن در ايران، آيا از يك عكس العمل نمىترسيد؟]
جواب: آنچه كه به طور مختصر مىتوان گفت اين است كه، فشار بيش از حد شاه، مردم را چنان در تنگنا قرار داد كه آنان دست به يك قيام همگانى زدند. شاه، استقلال سياسى، نظامى، فرهنگى و اقتصادى ما را از بين برده است و ايران را در همه ابعاد وابسته به غرب و شرق كرده است. مردم ايران را زير شكنجه و سياهچالهاى زندان كشته است. از تمام علما و خطبا براى گفتن حقايق جلوگيرى كرده است. تمام اينها موجب شده است كه مردم مسلمان ايران خواستار يك حكومت اسلامى باشند ... حكومت اسلامىاى كه بر پايه استقلال و آزادى بنا مىشود. و اما راجع به عكس العمل خشن نظامى، مگر اكنون ما گرفتار چنين حكومتى نيستيم؟ آيا خشونتى را بيش از آنچه اكنون ملت ايران بدان گرفتارند در تاريخ ديدهايد؟ و يا سراغ داريد؟ آيا بيش از پنجاه سال نيست كه ما با عكس العمل خشن نظامى رو به رو هستيم؟ يك كودتاى نظامى هم مانند دولت نظامى نمىتواند مبارزات مردم را متوقف كند. مبارزه، تا برچيده شدن نظام شاهنشاهى و سقوط اين دودمان ادامه دارد.
[چرا حضرت آيت اللَّه راه حل ميانه را نمىپذيرند؟]
- راه حل ميانه يعنى تسليم [در برابر] رژيم شاه. زيرا بساط سلطنت و همه بنيادهاى فشار و اختناق و تمام برنامههايى كه اجرايشان ايران را به اين روز انداخته است و كار را به بن بست فعلى رژيم كشانده است، پابرجا هستند. بنا بر اين راه حل ميانه، يعنى پيوستن به رژيم شاه، و اين نه تنها بن بست را از بين نمىبرد بلكه كامل مىكند و ملت كسانى را كه به اين راه حلها گوش مىدهند، نه تنها نفى مىكند بلكه خائن مىشمارد.