كنيم؛ بفهمانيم به اين ملت كه اينها با شما چه كردند، تا حالا، مذهب شما و دين شما را اين جورى خواستند به دنيا معرفى كنند.
تبليغات سوء در نشريات خارج
حالا هم گاهى وقتها گفته مىشود اين مسائل، با اينكه حالا ديگر نبايد گفته بشود. حالايى كه مملكت ايران و عرض مىكنم روحانيين ايران و طبقات مختلف ايران در مقابل اين سرمايهدارهاى بزرگ و ممالك بزرگ و ابرقدرت ايستادهاند و دارند فرياد مىزنند و آزادى مىخواهند و نمىدانم، استقلال مىخواهند، حالا هم گاهى مىبينى كه در يك روزنامهاى در خارج، از اين مسائل غير حقيقى گفتهاند و مىگويند و تبليغات مىكنند.
و اما اين راجع به اصل خود روحانيت كه اساسش انبيا- عليهم السلام- بودهاند و دنبالش هم آنهايى كه دنبال انبيا بودند؛ و من حالا اگر براى شما بخواهم بگويم قيامهايى كه از طرف روحانيت بر ضد سلاطين همين ايران ما شده است چند تا بوده است و چند تا از آنها را خود من يادم هست، اين ديگر الآن من، نه حال گفتنش را دارم، نه وقت ديگر باقى مانده است.
اعلان جنگ پيامبران با ظلمه در قرآن
و اما راجع به اصل اسلام؛ اين محتاج به اين است كه يك مطالعه سطحى از قرآن بشود. سند اسلام قرآن است. يك مطالعهاى از خود قرآن بشود، ببيند كه قرآن يك جايى از آن هست كه مردم را وادار بكند كه در مقابل اين سرمايه دارها، در مقابل اين سلاطين سكوت كنند؟ اين قرآن است كه حضرت موسى را دعوت مىكند كه يا اللَّه، پا شو برو اين فرعون را دعوت كن، شايد قبول بكند. با او ملايم البته حرف بزن تا قبول كند [1] و اين خداست كه حضرت موسى را مأمور مىكند كه برود با فرعون چيز [مبارزه] كند. و
[1] اشاره به مضمونى كه در چند موضع از قرآن كريم آمده است، از جمله در سوره طه، آيه 44: «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى» و با او با كمال آرامى و نرمى سخن گوييد، باشد كه از اين خواب غفلت و غرور بيدار و متذكر شود يا از خدا بترسد.