عبادت است لكن عبادتى كه مُدْغَم در سياست است؛ سياست در عبادت مدغم است. مثل مذهب مسيح [نيست] يعنى اين مذهبى كه حالا دست مسيحيها هست؛ و من گمان ندارم كه مسيح- عليه السلام- مذهبش اين بوده است كه اينها الآن مىگويند كه هيچ كارى نداشته باشند به زندگى مردم و هيچ كارى به وضع سياسى نداشته باشند، و همين بروند و يك زنگى بزنند و دنبال آن زنگ هم يك عبادت مختصرى بكنند و تمام بشود برود سراغ [كارش]. من گمان نكنم كه در دنيا همچو مذهبى مذهب مسيحى باشد؛ منحرف شده است اين مذاهب. مذهب يهود و همين طور مذهب نصارا انحرافات پيدا كرده است، دست در آن وارد شده است. مذهب اسلام، كه سندش قرآن است و محفوظ هست، حتى يك كلمه تغيير نكرده است؛
اسلام، سازنده همه ابعاد انسان
اين طور است كه قرآن مشتمل بر همه چيز است. يعنى يك كتاب آدمسازى است. همان طورى كه آدم همه چيز است: معنويت دارد، ماديت دارد، ظاهر دارد، باطن دارد، قرآن كريم هم كه آمده است اين انسان را بسازد، همه ابعاد انسان را مىسازد؛ يعنى كليه احتياجاتى كه انسان دارد، چه احتياجاتى كه شخص دارد و چيزهايى كه مربوط به شخص است، روابط بين شخص و خالق تبارك و تعالى و مسائل توحيد، مسائل صفات حقتعالى، مسائل قيامت- اينها هست [و چه] مسائل سياسى و اجتماعى و قضيه جنگ با كفار و اينها. قرآن پر است از اين آياتى كه اين آياتْ مردم را وادار كرده است و پيغمبر را مأمور كرده است كه جنگ كنند با كسانى كه متعدى هستند؛ با ظالمها جنگ بكنند. يك كتابى است كه تحرك آورده است. يعنى عربى كه در آن وقت، در زمانى كه وارد شد قرآن كريم، يك مردم متفرق و يك مردمى بودند كه با خودشان هم هى ورمىرفتند، در بين خودشان يك جنگ و جدالى بود، و هيچ فكر امور سياسى نبودند و همان بين خودشان مثل يك طوايف وحشى بودند، در قبل از يك نيم قرن، قبل از يك نيم قرن، در حدود سى سال، اين امپراتوريها را همين عده عربِ كمى كه ابتداءً دور رسول اكرم بودند و اينها را ساخت پيغمبر اكرم، در يك مدت كمى دو تا امپراتورى كه آن وقت تقريباً تمام دنيا