بياوريد، اگر يك كسى با آن مخالفت كرد. با آن مراكز فسادْ دولت اسلام مخالف است، نه با تمدن مخالف است. اين تمدن است كه سرتاسر يك مملكتى اين قدر مركز فساد داشته باشد؟! كتابخانه نداشته باشد، مركز فساد داشته باشد؟ با اين مخالف است؛ نه با ترقى مخالف است. مردك در يكى از حرفهايش [1] آن وقت كه ما قم بوديم، در يكى از حرفهايش گفت كه اين آخوندها مىگويند كه ما نمىخواهيم اين تمدن را! اينها مىخواهند با الاغ بروند از اين طرف به آن طرف! خوب، آدم چه بكند با يك همچو آدمى؟ حالا آمده است بعد از اين همه حرفهايى كه يكوقت گفت كه اين ملّاها مثل حيوان نجس هستند از ايشان احتراز كنيد! يكوقت گفت كه اينها مثل كرمهايى مىمانند كه در نجاست مىغلتند! همين آقا [كه] به جامعه روحانيت اين حرفها را زد، حالا آمده است مىگويد كه «مراجع عظام و علماى اعلام». خوب، مىدانند دروغ مىگويى! [خنده حضار] احتمال صحت [كسى] بدهد، نقص دارد در ادراك!
در هر صورت، خداوند شماها را تأييد كند؛ موفق باشيد. همه با هم باشيد. آقا اگر چنانچه متفرق بشويد، كارى از پيش نمىبريد. يكى يكى كارى از پيش نمىبرد؛ همه با هم مجتمع: يد اللَّه مع الجماعة. [صلوات حضار]