اسلامى را اجرا بكنيم در اين ممالك، يا در مملكت خودمان كه ايران است، آن وقت معلوم مىشود كه طرز حكومت چطور است؛ و شرايط حاكمى كه اسلام گفته است اين بايد حاكم باشد، شرطش بايد اين باشد، آن باشد، آن وقت معلوم مىشود كه حاكم شرطش چى است؛ كه اگر آن شرط را نداشت خودش از حكومت مىافتد؛ بدون [استعفا] و بدون عزل، خودش معزول مىشود، خود به خود معزول مىشود و ملت هم بايد او را كنار بگذارند. [حرف] ملت چيزهاى ديگر است، مطالب ديگر است. صحبت حقوق بشر است.
تعدى به بشر توسط مدعيان حقوق بشر
اينهايى كه فرض كنيد [از] حقوق بشر دم مىزنند، بيشتر به بشر دارند تعدى مىكنند. تمام آلات قتالهاى كه اينها درست كردهاند و اين جنگها را پيش مىآورند در اقطار عالم، همينها هستند كه قضيه حقوق بشر را، اعلاميه حقوق بشر را امضا كردهاند؛ و اينها، همين فرانسه كه قضيه اعلاميه حقوق بشر را [امضا] كرده، لكن با الجزاير چه كرد. الآن هم وقتى دستشان برسد، همين كارها را مىكنند. امريكا هم مشغول است، شوروى هم مشغول است. مشغول اينند كه بچاپند مردم را، ببلعند مردم را. منتها با اسماء مختلفه؛ كه اين اسماء مختلفه اسباب گول زدن مردم مىشود. مردم باورشان مىآيد كه مثلًا دولت شوروى، ديگر يك دولتى است كه براى مردم كار مىكند، كمونيست است، براى تودهها كار مىكند. وقتى كه درست ملاحظه كنيد؛ مىبينيد نه، اينها قلدرى شان بيشتر از جاهاى ديگر است، بيشتر از جاهاى ديگر تحقير مردم مىكنند. يكى از رؤسايشان گفته بود كه بايد بيايند چرتكه بيندازند ببينند كه اين افراد اين مملكت چقدر كار مىكنند، چقدر مىخورند؛ اگر چنانچه كاركردش كمتر از خوردنش هست، بايد بيندازيمش توى دريا. بريزمشان توى دريا؛ اينها، اين بشر دوستها همچو اظهارى دارند.
ما را بازى مىدهند
اينها همهاش صحبت است كه ماها را بازى بدهند با اسماء مختلفه؛ و با مكتبهاى مختلفى كه دارند مىخواهند اينها شرقيها را بازى بدهند؛ و هم بازى خوردهايم و همچو