سخنرانى [در جمع ايرانيان مقيم خارج درباره تساوى سلطنت با ديكتاتورى]
زمان: 24 مهر 1357/ 13 ذى القعدة 1398
مكان: پاريس، نوفل لوشاتو
موضوع: سلطنت مساوى با ديكتاتورى
حضار: دانشجويان و ايرانيان مقيم خارج
[بسم اللَّه الرحمن الرحيم]
عجز و ناتوانى شاه و امريكا از آرام كردن اوضاع
لكن منزل ما منزلى است كه آقايان همه مىايستند؛ ايستادهاند ... و اينجا جاى پذيرايى نيست. من از آقايان معذرت مىخواهم. منزل خودتان است اينجا. من اميدوارم كه شما در هر جا باشيد، يك افراد مفيدى براى جامعه خودتان باشيد؛ و جوامع ما احتياج دارد به يك رجالى هم، از اولِ اينكه قصد حكومت مىكند تا آنجايى كه ادارات و مهمتر از اينها هست؛ و الآن [با] بسيارى نابسامانى، ايران ادامه حيات مىدهد، و امريكا از عهده اينكه اداره كند مملكت را، برنمىآيد و شاه هم مملكت را عاجز از اين است كه آرام كند. مردم را هر قوهاى بيايد هم عاجز است [كه آرام كند]. اگر تقبل كند كه يك نظامى هم براى ايران باشد يا مثلًا كودتاى نظامى هم بشود، يك نظامى سفاك سر كار بيايد، باز نمىتواند اين وضع ايران را آرام بكند. با سرنيزه نمىشود يك ملتى را- با سرنيزه- خاموش كنند و بگويند كه شما بايد در حال اختناق تا آخر باشيد. اين موقتى مىشود؛ اما دائمى نمىشود.
ملت، مخالف با اصل سلطنت
و اين حال اختناقى كه الآن پنجاه سال در ايران حكومت كرده است ديگر امَد [1] آن سر آمده است به حَسَب ظاهر؛ براى اينكه ملت ما ديگر آن ملت بيست سال پيش از اين نيست. ملت ما الآن يك ملت بيدارى است كه همه قشرهايش قيام كردهاند به ضد