سخنرانى [در جمع ايرانيان مقيم خارج درباره حياتبخش بودن آيين اسلام]
زمان: 14 آبان 1357/ 4 ذى الحجه 1398
مكان: پاريس، نوفل لوشاتو
موضوع: اسلام، آيين حياتبخش جوامع بشرى
حضار: دانشجويان و ايرانيان مقيم خارج
بسم اللَّه الرحمن الرحيم
جواب به شبهات روزنامههاى شوروى
باز امروز در روزنامههاى شوروى- براى من ترجمه كرده بودند- يكى تيترش اين بود كه «اسلام، افيون جامعه»! ما هر نظامى را يك دفعه ملاحظه مىكنيم، خود نظام را، مىبينيم نظامى كه مثلًا نظام شاهنشاهى، نظام جمهورى، يكى هم حكومت اسلام است، يكوقتى متن اسلام را بررسى كنيم ببينيم كه آيا متن ماهيت اسلام چطور است؛ آيا اين افيون است و در دعوتهايى كه كرده است دعوت كرده است به اينكه مردم چرت بزنند؟ بخوابند؟ تنبلى كنند؟ يك بررسى راجع به خود متن اسلام است كه سندش قرآن است- از همه سندها بالاتر در اسلام قرآن است- يك بررسى در قرآن بايد بشود. و آن كسانى كه گوششان پيش روزنامهها و- عرض مىكنم كه- مبلغين خارجى هست، بايد سربسته و در بسته يك مطلبى را قبول نكنند. كسى كه يك مطلبى بشنود و قبل از اينكه دليلى بر آن مطلب پيدا بكند قبول كند، اين از فطرت انسانى خارج است. فطرت انسانى اين طور است كه مطلبى را همين طورى قبول نمىكند تا هر چه گفتند فوراً قبول كند؛ اين طور نيست؛ بلكه اگر مطلبى به او تبليغ كردند يا مطلبى را گفتند، اين دليل مىخواهد كه به چه دليل شما يك همچو مطلبى را- مثلًا- مىگوييد.
اينها مىگويند- مال حالا هم نيست، مسأله سابقه دار است و ريشهاش هم براى اين است كه اين ملتِ اسلام را از قرآن جدا كنند، از اسلام جدا كنند- اين تبليغاتى كه شده است و از تعبيراتشان گاهى «اسلام، افيون جامعه»- كه همين امروز آنكه من خواندم نوشته بود يا ديروز ديدم- گاهى «دين، افيون جامعه است». وقتى دين را مىگويند كه