اختلافات بيندازيم بين خودمان و با هم اختلاف كنيم. اين خيانت به يك ملت است كه به واسطه اختلافات ما خنثى بشود اين حركتى كه در ايران پيدا شده. اگر اين حركتى كه در ايران پيدا شده و سابقه ندارد در تاريخ، نه در تاريخ ايران، شما در تاريخ نمىتوانيد پيدا كنيد كه بچه اين قدرىاش همزبان باشد با پيرمرد در يك مطلب، همه با هم باشند، اگر خداى نخواسته اين جنبش و نهضتى كه در ايران پيدا شده است و سابقه ندارد اين، اگر چنانچه بىنتيجه بخوابد، تا ابد زير سلطه غير خواهيد بود. خواهيد [بود] زير چكمه غير تا ابد؛ قطع مىكنند، قطع مىكنند نسلهاى شما را.
محو شاه و اربابانش در گرو وحدت جامعه
اينها حالا فهميدهاند كه يك قدرتى هست در اين جمعيت. اين ايران داراى يك قدرتى هست. يك قدرتى است كه نظامى نمىتواند اين را به هم بزند؛ حكومت نظامى نمىتواند اين كار را به هم بزند. يك قدرتى است الآن كه ابرقدرتها را متزلزل كرده كه بايد چه بكنند، چه شيطنتى بكنند، اين قدرت را بگيرند. الآن مشغول مطالعه و بررسى و نقشهكشى هستند كه اين قدرتى كه الآن، اين جنبشى كه الآن پيدا شده و مثل سيل خروشان دارد حركت مىكند و خنثى مىكند آن نقشههاى آنها را؛ چه نقشهاى پيش بياورند كه خاموش بشود اين، بايستد اين نهضت. اگر اين نهضت، خداى نخواسته به نتيجه خودش نرسد و بخوابد، ايران و اسلام و مسلمين تا ابد زير سلطه اروپا و امريكا خواهند جان داد. اگر يك همچو چيزى هست و هست، «اگر» ندارد، اگر يك همچو چيزى را احراز ما كرديم يا احتمالش را داديم، حكم شرع و عقل اين است كه بايد همه با هم هم صدا باشيم. جايز نيست كه ما با هم اختلافات داشته باشيم و هر كسى يك راهى برود. همه با هم يك صدا بايد بگويند و همه بگويند نه، نه محمد رضا شاه و نه سلسله پهلوى و نه لندن و نه امريكا و نه شوروى؛ خودمان. اسلام، مسلمين، خودمان. اگر اين پيشرفت را كرديد امروز، اگر اين اتحاد را حفظ كرديد و پيشرفت كرديد، نجات پيدا كردهايد؛ و اگر الآن نجات پيدا نكنيد، خدا مىداند تا آخر گرفتار هستيد.
خدايا! من گفتم. من آن چيزى را كه مىفهمم گفتم به آقايان؛ گفتم به جامعه ايران؛ و