همه فساد كرده؛ چه مىكند با بيت المال مردم، چه مىكند با بيت المال مسلمين. ما يك همچو حاكمهايى را مىگوييم كه [نبايد باشند]؛ هى مىپرسند اسلام چيست، اسلام چيست؟ اسلام يك چيزى نيست كه بخواهد همه چيز را به هم بزند. اسلام تمام نظام طبيعت را حفظ مىكند، فسادهايش را يكى يكى بيرون مىكند. حكومت باشد؛ اما حكومت چپاولگر نباشد، حكومت خائن نباشد؛ نه اينكه مىخواهد حكومت را به هم بزند. خوب، آنها خودشان حكومت داشتند. سلطنت به معناى حكومت، نه به اين معناى خلافكارى و اينها، به معناى حكومت اسلامى هست؛ حاكم اسلامى هست، نظام اسلامى هست، لكن اين چپاولها، اين دزديها و اين خيانتها نيست، منهاى اينهاست.
سلطنت از ديدگاه رژيم شاه؛ يعنى جبارى و غارتگرى
فرياد ما كه مىگوييم ما حكومت اسلامى مىخواهيم و مرگ بر اين سلطنت كثافتكارى؛ براى اين است كه ما مىبينيم كه- خودمان مىبينيم يكوقت تاريخ مىخوانيم- سلاطين سابق هر چه بودند، جبار بودند، لكن خيانت در آنها كم بوده. جبار بودند، تبهكار بودند، تعدى مىكردند به مردم؛ اما مملكتشان را به يك مملكت ديگرى، منافع مملكتشان را به مملكت ديگرى نمىدادند. من نديدم كه يكى از سلاطين سابق مملكتش را فروخته باشد به يك كسى، منافع مملكتش را تقديم ديگرى كرده باشد؛ اين اخيراً شده و خصوصاً در زمان اين آقا، در زمان اين سلطان مفسد، اين مسائل پيدا شده است كه هر چيزى كه ما داريم اينها از بين بردهاند. زندگى خودشان اين زندگى است، زندگى شما اين است كه مىبينيد. توى اينجا بنشينيد، توى اين جاهاى نم. آنها زندگى آنهاست.
من اين را دو- سه دفعه گفتهام تا حالا كه نوشته بود كه كسى براى من يا در مجلهاى خواندم، الآن يادم نيست، كه يكى از خواهرهاى اين آقا يك ويلايى در كجا تهيه كرده است كه پول آن ويلا را من الآن يادم نيست، خيلى قلم درشت محير العقولى بود، آنى كه يادم مانده اين كلمهاش است كه پنج ميليون دلار خرج گلكارى و تزيينات گلكارىاش شده است؛ يعنى 35 ميليون تومان! ما يك همچو سلطانى ديدهايم كه چراغ را خاموش مىكند كه آن چراغ به قدر دو دقيقه كه با اين شخص مىخواهد صحبت عادى بكند،