كنيم كه دست اينها را كوتاه كنيم از اين مخازن خودمان و از اين مخازن ملت تا اينكه نفت يك مقدارى بنيه دوام داشته باشد. نفت زياد است، منتها زياد مىخورند، مىبرند. نفتها را مىبرند، و دارند مىبرند و مجان مىبرند. كاش مجان مىبردند، مىبرند و براى خودشان عوضش پايگاه درست مىكنند! اسلحه به ما مىدهند! مگر اسلحه به ما مىدهند؟ اسلحه براى امريكاست كه پايگاه در ايران درست بكند! كوههاى طرف چيز را، كردستان را، كجا را، تمام اينها را پايگاه براى امريكا دارند درست مىكنند. اسلحه! ما اين اسلحهها به دردمان نمىخورد؛ اسلحهاى كه ما نمىتوانيم بدانيم چطور به كار مىبرند، به درد ما نمىخورد. از آن طرف نفت مىبرند، از آن طرف اسلحه براى خودشان مىفرستند در اينجا! به نفع خودشان اسلحه را مىفرستند به ايران، براى اينكه پايگاه بزنند، با اين اسم كه عوضِ پول نفت است كه صداى مثلًا شوروى و اينها هم زياد در نيايد، به اسم اينكه ما محتاجيم به اينكه مملكتمان چه باشد، بايد قدرت ما چه باشد.
تهيه سلاح براى حفظ منافع امريكا
چند سال پيش از اين، خود اين شخص گفت، خود اين شاه گفت كه ما اسلحه نمىخواهيم، ما احتياجى به اسلحه نداريم؛ ما براى اداره امور خودمان اسلحه داريم به اندازه كافى. راست مىگويد؛ براى كشتن مردم كه اين چيزها را نمىخواهد؛ همين مسلسلها كه دارند، خوب، دارند مىكشند! كار ديگرى ايشان ندارد جز آدمكشى، جز اينكه ملت خودش را بكشد؛ همين آدمى كه گفت «ما اسلحه نمىخواهيم» بعد از اينكه از طرف امريكا امر به او شد كه بايد اسلحه را ببرى و آنجا پايگاه بايد درست بكنى به اسم عوضِ نفت، گفت: خير، ما بايد اسلحه داشته باشيم و قدرتهاى ديگرى كه همجوار ما هستند اسلحههاى زياد دارند؛ و يك چيزهايى گفت [كه] عراق اسلحهاش عبارت از اسلحههايى [است] كه در يك روز مىتواند چه بكند. همه آن دروغ! اسلحه ما مىخريم؟! اسلحه براى ما نيست، اسلحه براى خود امريكاست. آنها مىخواستند پايگاه درست كنند، مىديدند كه اگر همچو مستقيماً بيايند بگويند پايگاه مىخواهيم درست كنيم، شوروى از آن طرف ايستاده و اسباب نزاع مىشود؛ به اسم اينكه ما نفت مىگيريم